شهریار فکری اجیرلو

دانستن حقایق زندگی
مشخصات بلاگ
شهریار فکری اجیرلو

۲۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۴۳ ب.ظ

تحولات یمن


در یمدن با وجود ماه ها اعتراضات گسترده،در سوریه دولت بشار اسد با چالشهای جدی مواجه است و مداخلات و فشارهای منطقه ای و بین المللی بر دولت سوریه امکان مهار بحران و حل و فصل معضلات را دشوار ساخته است. در یک جمع بندی کلی و به عنوان نتیجه مباحث به واکاوی دلایل حمله عربستان به یمن بپردازیم چنین واکنشی بیشتر در قالب یک اقدام بازدارنده و توازن بخش از سوی عربستان قابل تحلیل میباشد. بنابراین عربستان،با تشکیل ائتلافی علیه حوثیها به دنبال توقف آن چیزی است که ان را در دخالت ایران در جهان عرب میداند و به دلیل اینکه یمن حیات پشتی عربستان به شمار میاید،برخلاف انچه که در عراق و سوریه انجام میدهد،به صورت مستقیم تری در یمن مداخله میکند. تهاجم نظامی عربستان در سال میلادی 2009 نتوانست جنبش حوثیها را نابود کند و همواره حوثیها بعد از این جنگ به بازسازی قدرت خود در حوزه نظامی و افزایش نفوذ سیاسی خود در یمن پرداخته که نقش پررنگ انصار الله در برکناری صالح از قدرت نمونه بارز همین امر است. استعفای منصورهادی و انحلال مجلس نمایندگان یمن نشان داد که انصارالله به جایگاه ویژه ای در حوزههای امنیتی و سیاسی یمن دست یافته که عربستان سعودی نسبت به این واقعیت رخ داده بسیار نگران است عواملی همچون موقعیت ژئوپلتیک یمن و اشراف بر تنگه باب المندب،همسایگی عربستان،با این کشور و نگرانی نسبت به مرز جنوبی خود اتحاد عربستان باایالت متحده رقابتهای ایران و عربستان هراس عربستان از شکل گیری حکومت دموکراتیک در یمن و در نهایت مهار انصار الله  و به قدرت رساندن منصورهادی از مهمترین ریشه هایی بودند که عربستان سعودی را به شکل دهی یک اتلاف عربی و تهاجم نظامی به یمن سوق داده است. عربستان نزدیکی گروههای و به خصوص سوریه به ایران را به منزله برهم خوردن تعادل منطقه ای و به حاشیه رفتن سیاستهای سعودی میداند،بنابراین عربستان در هماهنگی با رویکرد -عربی-غربی تلاش دارد تا موقعیت ایران در سوریه را کاهش دهد. از این رو در چنین شرایطی این کشور برای محدود سازی قدرت ایران در خاورمیانه از گروههای معترض در سوریه حمایت میکند. بی ثباتیهای سیاسی که از 2011 دنیای عرب را فرا گرفته،ائتلافهای راهبردی را در منطقه خاورمیانه تحت تاثیر قرار داده است تا جایی که در فرایند این بحرانها،نیروهای تاثیرگذار منطقه ای و فرامنطقه ای راهبردهای متفاوتی را در پیش گرفته اند. در این راستا میتوان به راهبردهای متعارض ایران و عربستان سعودی در بحران کنونی سوریه اشاره کرد که ناشی از الزامات ساختاری منطقه ای و پیامدهای استراتژیکی است که بحران کنونی سوریه برای هر کدام از این کشورها خواهد داشت. پس از انقلاب اسلامی ایران در 1979.ایران و عربستان به عنوان دوقدرت منطقه ای همواره به افزایش حوزه نفوذ یکدیگر واکنش نشان داده و افزایش نفوذ منطقه ای یکدیگر را به هزینه منافع امنیتی خود دریافته اند سوریه به عنوان یک بازیگر منطقه ای که جایگاه ویژه ای در معادلات استراتژیکی و ژئوپلتیکی خاورمیانه دارد،به عرصه رقابت دو قدرت ایران و عربستان تبدیل شده است. ایران به دنبال حفظ محور مقاومت در منطقه در منطقه با حمایت از بقای سیاسی اسد است،زیرا در صورت سقوط رژیم اسد و روی کار امدن مخالفان،در مرحله اول قدرت مانور ایران در منطقه شرق مدیترانه به شدت کاهش پیدا خواهد کرد.سپس با روی کار امدن رژیمی که متحد استراتژیک عربستان سعودی در منطقه باشد موازنه منطقه ای به نفع عربستان و به ضررایران تغییر اساسی خواهد کرد که نتیجه ان افزایش تهدیدات امنیتی ایران در منطقه است. عربستان از انجا که نمی تواند به طور مستقیم با رقبای منطقه ای خودش هم چون ایران،سوریه و... مقابله نماید ،با استفاده از گروه تروریستی داعش به دنبال تحقق این امر مهم است بنابراین نگاه عربستان نیز نگاهی فرصت ساز محسوب میشود

روابط ایران و عربستان زمانی گسترش می یابد که هر دو کشور از دخالت در امور داخلی کشورشان دخالت نکنند و از دخالت در سطح منطقه به ویژه همسایگان اجتناب کنند. بهترین راهکار برای بحران سوریه و یمن دخالت نکردن کشورهای منطقه و فرامنطقه و اجتناب از هر گونه کمک به مخالفان.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۴۳
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۰۳ ب.ظ

سخن چرچیل

چرچیل سیاستمدار معروف در دفتر خاطرات دانشجویی که از او تقاضای یادگاری کرده بود نوشت، عیب جامعه این است که همه دلشان می‌خواهد آدم مهمی باشند و هیچکس نمی‌خواهد فرد مفیدی باشد. 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۰۳
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۱۶ ب.ظ

پاسخ امام به نامه کوفیان

پس از آنکه مردم کوفه نامه‌ها و سفیران زیادی به سوی امام حسین علیه السلام فرستادند، امام هانی بن هانی و سعید بن عبدالله را که از آخرین فرستادگان مردم کوفه بودند، همراه با پاسخ نامه‌ای به این مضمون به سوی کوفه فرستاد: 

« بسم الله الرحمن الرحیم. این نامه ای است از حسین بن علی به مؤمنان و مسلمانان. 

هانی و سعید، آخرین فرستادگان شما، نامه‌های شما را به من رساندند و من همه آنچه را گفتند شنیدم و دریافتم. سخن بیشتر شما این بود که "امام و پیشوایی نداریم، پس به سوی ما بیا، شاید خداوند به وسیله تو ما را بر حق و هدایت گرد آورد." من اکنون برادر و پسر عمو و شخص مورد اطمینانم در میان خاندانم، مسلم بن عقیل، را به سوی شما می‌فرستم. اگر مسلم برای من نوشت که رأی شما و خردمندان و دانایانتان همانند سخن فرستادگان شماست و آنچه من در نامه‌هایتان خواندم، ان شاءالله به زودی به نزد شما خواهم آمد. 

به جان خودم سوگند، امام و پیشوا کسی نیست جز آن که در میان مردم به کتاب خدا حکم کند و به دادگستری و عدالت به پاخیزد و به دین حق دینداری کند و تقوای خدا را پیشه کند. والسلام.» 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۱۶
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۱۲ ب.ظ

نامه کوفیان به امام حسین (ع)

مه‌های کوفیان به امام حسین(ع)، در تاریخ تشیع، به نامه‌های کوفیان برای دعوت از امام حسین(ع) به کوفه و بیعت با او گفته می‌شود. این نامه‌‌ها اندکی پس از مرگ معاویه و خودداری امام حسین از بیعت با یزید و زمانی نوشته شد که آن حضرت در مکه اقامت داشت. نامه‌های کوفیان باعث شد امام حسین(ع) به سوی کوفه حرکت کند؛ اما روی کار آمدن عبیدالله بن زیاد در کوفه و سرکوب مردم به دست او، سبب شد کوفیان بر خلاف نامه‌هایی که نوشته بودند، از یاری امام حسین (ع) دست کشند و در پی آن، واقعه عاشورا روی داد. در میان نویسندگان نامه‌ها نام برخی سران و شخصیت‌های شیعی مانند سلیمان بن صرد خزاعی، حبیب بن مظاهر و رفاعة بن شداد دیده می‌شود.


تعداد نامه‌ها

شمار نامه‌های کوفیان به امام حسین (ع) را صدها و بلکه هزارها گفته‌اند. در آن روزها پیکی از پس پیکی از کوفه به مکه می‌رفت و چنانکه نوشته‌اند گاه یک پیک چند نامه با خود همراه داشت.[۱] گروهی تعداد نامه‌ها را ۱۵۰ نامه نوشته‌اند که هر نامه متعلق به یک یا دو یا چهار نفر بوده است.[۲] طبری تعداد نامه‌ها را حدود ۵۳ نامه دانسته است.[۳] بَلاذُری ۵۰ نامه برشمرده است.[۴] در کتاب لهوف و اعیان الشیعه تعداد نویسندگان نامه‌ها ۱۲ هزار نفر شمرده شده است (هر نامه دربردارنده چندین امضا بوده است).[۵] شیخ عباس قمی تعداد نامه‌های کوفیان به امام حسین (ع) را ۱۲۰۰۰ می‌داند.[۶]


متن برخی از نامه‌های کوفیان

نامه نخست

وقتی خبر درگذشت معاویه به مردم کوفه رسید، درباره یزید به تردید افتادند و احساس خطر نمودند. در این هنگام آنان باخبر شدند امام حسین(ع) از بیعت با یزید خودداری کرده و به مکه رفته است؛ از این رو شیعیان در کوفه در منزل سلیمان بن صرد خزاعی گرد آمدند و درباره مرگ معاویه سخن گفتند و خدا را به این خاطر شکر کردند. آنگاه سلیمان بن صرد گفت معاویه مرده است و حسین بن علی با فرزندش بیعت نکرده و به مکه رفته است. اگر قصد دارید او را یاری کنید، به او خبر بدهید و اگر در یاری‌اش تردید دارید، او را به خطر نیندازید و فریبش ندهید. مردم تأکید کردند قصد یاری او را دارند و نامه‌ای خطاب به امام حسین(ع)نوشتند:


«بسم اللّه الرحمن الرحیم

به حسین بن علی از سلیمان بن صرد، مسیب بن نجبه، رفاعة بن شداد، حبیب بن مظاهر و شیعیان او از مؤمنان و مسلمانان کوفه.

درود بر تو، و ما با تو سپاس می‌گوییم خدایی را که جز او خدایی نیست.

امّا بعد، سپاس خدایی را که دشمنِ ستمکار و سرکشِ تو را در هم شکست؛ آن که بر این امّت حمله کرد و خلافت را به یغما برد و اموال امت را غصب کرد و بدون رضایت آنان فرمانروایی‌شان را به دست گرفت. آنگاه نیکانِ آنان را کشت و اشرار را باقی گذاشت و مال خدا را میان ستمکاران و ثروتمندان قرار داد. پس لعنت خداوند بر او باد همچنان که قوم ثمود به لعنت گرفتار شدند.

همانا ما پیشوایی نداریم؛ پس به سوی ما بیا، شاید که خداوند ما را به وسیله تو بر گرد حق جمع آورد، و نعمان بن بشیر در کاخ امارت است و ما نه در جمعه‌ها با او نماز می‌خوانیم و نه در عید با او بیرون می‌رویم؛ و هرگاه به ما خبر رسد که تو به سوی ما آمده‌ای، ما او را از شهر بیرون می‌کنیم تا اینکه او را به شام روانه سازیم، ان شاء اللّه.»

بزرگان کوفه نامه را به وسیله عبداللّه بن مسمع همدانی و عبداللّه بن وائل فرستادند و از آنان خواستند هرچه زودتر نامه را به امام برسانند. نامه در دهم رمضان و در شهر مکه به دست امام حسین(ع)رس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۱۲
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۵۱ ق.ظ

منطقه قره باغ

ه‌باغ یا قراباغ (به ترکی آذربایجانی: Qarabağ, ارمنی:Արցախ آرتساخ) یکی از تقسیمات سیاسی ایران از دوره صفویه به این سو بود،[۱] که پس از عهدنامه گلستان به روسیه تزاری واگذار شد.[۲] تا ۱۸۴۰ این منطقه همچنان با عنوان ایالت قره‌باغ شناخته می‌شد اما پس از آن به بخش شوشا تغییر نام یافت، در اتحاد جماهیر شوروی بخش‌هایی از آن به جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی پیوست، بخش زنگه‌زور به جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی واگذار شد[۳] و بخش کوهستانی‌اش که بیشتر ساکنان آن را ارامنه تشکیل می‌دادند با عنوان منطقه خودمختار قره‌باغ کوهستانی زیر نظر جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی درآمد.[۴]


ریشه‌شناسی


نام قره‌باغ از دو کلمه ترکی قره و فارسی باغ[۵] به معنی باغ سیاه و یا باغ بزرگ بوجود آمده‌است.[۶][۷] این نام اولین بار در منابع گرجی و ایرانی در قرن سیزده و چهارده میلادی آمده‌است.[۷] نام آرتساخ در سنگ‌نبشته‌های اورارتو (دوران پادشاهی «آیرارات» ،اوشاکان کنونی) به صورت‌های «آرداخونی» یا «اوردخینی» و «اوردخه» قید شده است که نام آرتساخ از آن مأخوذ است و سرزمینی به این نام در هزاره اول (پیش از میلاد) جزو پادشاهی آیرارات و سپس یرواندیان (دودمان اروندی) قرار داشت.[۸][۹][۱۰][۱۱]استرابون در (کتاب جغرافیای) خود قسمت سمت راست رود کورا (محل کنونی قره باغ) را با نام «ارخیستینا» (Orkhistene) به عنوان یک ایالت «هایک بزرگ» (ارمنستان بزرگ)-(ارمنستان = هایاستان) دانسته که به خاطر سوارکارانش شهرت داشته است.[۱۲][۱۳]


تاریخچه


نوشتار(های) وابسته: محاصره قلعه قره‌باغ

محال خمسه ارامنه در قره‌باغ

در دوره صفویه قره‌باغ به مرکزیت گنجه یکی از بیگلربیگی‌های ایران بود. مقام بیگلربیگی که در قرن دهم به طور موروثی به سران ایلات چادرنشین قزلباش می‌رسید، در قره‌باغ در اختیار یکی از شاخه‌های ایل قاجار بود.[۱۴] در این دوره محال خمسه ارامنه شامل دیزاق، ورنده، خاچین، چله‌برد و طالش و همچنین برکشاط و خان‌های ایل جوانشیر و اتوزیکی تابع این بیگلربیگی بودند.[۱۵]


در ۱۱۵۶ هجری قمری، ملک یکن ضابط محال خمسه ارامنه از بیگلربیگی‌های گنجه و تفلیس، به خاطر گرفتن چریک از ارامنه به نادرشاه افشار شکایت کرد، نادر نیز طی فرمانی مطالبه چریک از محال خمسه ارامنه را منع کرد[۱۶] بعدتر نیز به گفته عباس‌قلی‌آقا باکیاخانوف «حکام گنجه و قراباغ نیز به لقب زیاد اوغلی قاجار از پل خدا آفرین تا قریه شولاور گرجستان بالاتر از پل سنق حکمرانی می‌نموده‌اند. چون در شورای کبرای مغان به سلطنت نادر شاه رضا نداده و در طلب استقرار دولت صفویه بودند، نادرشاه نیز بعد از تمکن بر سریر سلطنت ایران به مقام کسر حشمت و اقتدار ایشان برآمده بسیاری از اهالی قراباغ را به خراسان کوچانده ملکان برگشاط و خمسه را از تحت اختیار ایشان به در کرده و به سردار آذربایجان سپرد»[۱۷] در ۱۱۶۱ هجری شمسی، پناه‌خان جوانشیر مشهور به پناه علی‌بیگ ساروجلوی جوانشیر از عادل‌شاه افشار لقب خانی گرفت و به حکومت قره‌باغ منصوب شد. وی در زمان شاه‌عباس دوم از ترکستان به قره‌باغ آمده‌بود و در زمان نادرشاه جارچی‌باشی بود اما بعدتر مورد خشم نادر قرار گرفته بود و از ترس وی به کوهستان‌های قره‌باغ گریخته‌بود.[۱۸] رسیدن به این مقام بدون همکاری ارامنه ممکن نمی‌شد، پناه‌خان در این راه با ملک شاه نظربیگ حاکم ورنده متحد شد و وی را به حکومت خاچین گمارد و به همراه وی حکام دنزاق، چله‌برد و طالش را کنار زد.[۱۹] همچنین پناه‌خان به درخواست ملک‌شاه نظربیگ قلعه پناه‌آباد را ساخت که بعدها به شوشی شهرت یافت.[۲۰]


صومعه دادیوانک که مقبره خاندان ملیک‌های خاچین در آن واقع است.

دیواره‌های قلعه شوشی

پس از بی‌نتجیه‌ماندن درگیری پناه‌خان با فتحعلی‌خان افشار، فتحعلی‌خان که پیشنهاد صلح داده‌بود با نیرنگ ابراهیم‌خلیل‌خان فرزند پناه‌خان را به اسارت به ارومیه برد. پناه‌خان نیز برای نجات پسرش با لشکر کریم‌خان زند که برای سرکوب فتحعلی‌خان آمده‌بود همراه شد. پس از آن کریم‌خان پناه‌خان را با خود به شیراز برد و ابراهیم‌خلیل‌خان را به حکومت قره‌باغ منصوب کرد.[۲۱] تا پیش از برآمدن آقامحمدخان، ابراهیم‌خلیل‌خان نه تنها بر قره‌باغ که بر ایروان، نخجوان و گنجه نیز حکم راند.[۲۲]


ویرانه‌های مسجد جامع گوهریه در شوشی ساخته گوهرآغا دختر ابراهیم‌خلیل‌خان، دو کتیبه فارسی در این مسجد موجود است که در آن موقوفه‌های این مسجد و چگونگی استفاده از آنها بیان شده‌است.[۲۳]

آقامحمدخان قاجار پس از نشستن بر تخت، از ابراهیم‌خلیل‌خان خواست تا از دولت مرکزی اطاعت کند، وی نیز در ۱۲۰۷ پسرعمویش عبدالصمدبیگ را به رسم گروگان به تهران فرستاد و ابراز اطاعت کرد.[۲۴] اما در جریان یکی از درگیری‌های آقامحمدخان و زندیان عبدالصمدبیگ فراری ناموفق انجام داد و به همین دلیل نیز به دست شاه قاجار کشته‌شد. این مسئله و اینکه ابراهیم‌خلیل‌خان آقامحمدخان را همانند بسیاری از دیگر رقبایش می‌دید به تیرگی روابط این دو انجامید.[۲۵] در ۱۲۰۹ آقامحمدخان به قصد تسخیر قره‌باغ از ارس گذشت، در محاصره قلعه شوشی جوادخان قاجار و ملیک مجنون چله‌بردی و نیروهای ارمنی وی را همراهی می‌کردند. به علت نداشتن توپ‌های قلعه‌کوب، خان قاجار نتوانست قلعه را فتح کند و به پیشنهاد ملیک مجنون به تفلیس لشکرکشی کرد.[۲۶] با فتح تفلیس و متواری شدن اراکلی‌خان، دیگر خان‌های قفقاز اظهار اطاعت کردند، آقامحمدخان که در پی تسلیم ابراهیم خلیل‌خان بود در نهم ذیحجه ۱۲۱۱ عازم شوشی شد، ابراهیم خلیل‌خان نیز از ترس به داغستان گریخت، در همان زمان آقامحمدخان در کنار قلعه شوشی به قتل رسید. با شنیدن این خبر ابراهیم‌خلیل‌خان به شوشی بازگشت و قدرتی بیش از پیش یافت.[۲۷]


ابراهیم‌خلیل‌خان جنازه آقامحمدخان را با احترام در شوشی دفن کرد و منتظر دستور از تهران ماند. با برتخت نشستن فتحعلی‌شاه خان سیاستی دوگانه را در پیش گرفت. از سویی اطاعت خود از دربار تهران را نشان می‌داد به گونه‌ای که پسرش ابولفتح‌خان را به نزد شاه ایران فرستاد و دخترش آغابگم معروف به آغاباجی را نیز به عقد او در آورد دوباره به خانی قراباغ رسید،[۲۸] از سوی دیگر استقلال خویش و توفق بر قدرت‌های همجوار را با رابطه حسنه با روسیه حفظ می‌کرد. با ورود ژنرال پاول سیسیانوف به قفقاز، ابراهیم‌خلیل‌خان رسماً به اطاعت روس‌ها درآمد و قره‌باغ را به روس‌ها واگذار کرد.[۲۹] در ۱۲۱۸ سیسیانوف پس از سه روز محاصره گنجه را گشود، در این درگیری جوادخان زیاد اوغلی قاجار، آخرین خان گنجه و ملیک مجنون چله‌بردی کشته‌شدند. ملیک مجنون پیشتر بر اثر فشارهای ابراهیم‌خلیل‌خان، به همراه هزار خانواده ارمنی به گنجه پناه برده‌بود و جوادخان ایشان را در محله شامشاری اسکان داده‌بود و ملیک را مسئول ارامنه کرده‌بود.[۳۰] عباس میرزا ولیعهد ایران پس از آگاهی از پیمان روس‌ها و ابراهیم‌خلیل‌خان برای سرکوب وی از آذربایجان به قره‌باغ لشکر کشید و توانست در دو نبرد نیروهای خان را که روس‌ها نیز همراهی‌اش می‌کردند شکست دهد. در ۱۲۲۰ خان سیسیانوف را به قلعه شوشی راه‌داد و فرمانده روس اختیار قلعه را به دست گرفت. خان که از این شرایط ناراضی بود به عباس‌میرزا نامه نوشت و شفاعت خود را نزد شاه خواستار شد. اما در ۱۲۲۲ روس‌ها که توسط نوه خان، جعفرقلی‌خان از ارتباط وی با ایران آگاه شده‌بودند شبانه او و ۳۱ تن از بستگان‌اش از جمله دختر و همسرش را به قتل رساندند.[۳۱]


نامه فتحعلی‌شاه قاجار به مهدیقلی خان جوانشیر، در این نامه شاه ایران خان را به مقام بیگلربیگی منصوب کرده و از او خواسته که قره‌باغ را از وجود روس‌ها پاک کند.

پس از قتل ابراهیم‌خلیل‌خان، روس‌ها نه تنها قره‌باغ را به جعفرقلی‌خان نسپردند بلکه قصد تبعید وی به سیبری را داشتند، خان نیز که از دست روس‌ها گریخته بود به همراه ایل جبرائیل‌لو به ایران آمد و عباس‌میرزا وی را حاکم قراجه‌داغ کرد. پس از دوره دوم جنگ‌های ایران و روسیه در ربیع‌الاول ۱۲۴۲ مهدی‌قلی‌خان یکی از فرزندان ابراهیم‌خلیل‌خان به دستور حکومت ایران، ایلات قره‌باغ را به سوی قراجه‌داغ کوچ داد.[۳۲]


ایالت قره‌باغ

کلیسای جامع شوشی ساخته شده به سال ۱۸۸۷

پس از انعقاد قرارداد گلستان و ترکمانچای روسها اقدام به کوچاندن ارامنه ایران به منطقه تحت تسلط خود شدند و ایالات مسلمان نشین ایروان و قره باغ را برای اسکان ارامنه تازه‌وارد درنظر گرفتند. پس از جنگهای عثمانی و روسیه ارامنه مناطق شرقی امپراطوری عثمانی که همراه روسها علیه عثمانیها وارد جنگ شده و پیروزیهایی بدست آورده بودند پس از عقب‌نشینی روسها مجبور مهاجرت به داخل مرزهای روسیه شده و ترکیب جمعیتی خان نشین ایروان و قره باغ را به نفع ارامنه تغییر دادند.[۳۳][۳۴]


ج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۵۱
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۱۶ ق.ظ

حرفهای دل

متاسفانه ما شاهد بی تفاوتی مسولان بخصوص نمایندگان در منطقه مغان هستیم  منطقه مغان از لحاظ خاک یکی از مناطق بکر دنیا است سرمایه گذاری هایی که قبلا در این منطقه  میشد متاسفانه بعدها توسط یک عده ای  از منطقه خارج شد و این یک خیانت بزرگ نمایندگان در دورههای مختلف محسوب میشود  واقعا جای تاسف داره وقتی مردمان این مناطق وقتی به طایفه گرایی اری و به درستکارینه میگن  چنین مشکلات همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند.افسوس به این دیار که از لحاظ کشاورزی زبان زد در کشور و حتی خاورمیانه است. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۱:۱۶
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۴۴ ق.ظ

منطقه مغان

منطقه مغان به علت قرار گرفتن در مجاورت مرزهای اذربایجان و ارمنستان با توجه به این که از لحاظ جغرافیای منطقه ژئوپلتیکی است .از لحاظ کشاورزی رتبه نخست کشور با توجه به موقعیت عالی از لحاظ خاک حاصلخیزترین خاک در سطح خاورمیانه میباشد. متاسفانه مردم این سرزمین به مردم کوفه شهرت داره. یکی از مشکلات اصلی این منطقه. مشکل. کشاورزی و به خصوص کشت و صنعت مغان میباشد. اهالی این منطقه به طایفه گرایی معروف اند. این یکی از عذاب اورترین مشکل این منطقه است. من به عنوان یک دانشجوی. علوم سیاسی. واقعا متاسف میشم وقتی چنین صحنه هایی را شاهد هستیم. متاسفانه تا زمانی که طایفه گرایی. اختلاس. پارت بازی هست. منطقه مغان هیچ وقت طعم پیشرفت را نخواهد چشید. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۴۴
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۲۱ ق.ظ

متن

نزده سال پیش در چنین روزهایی گروهک منافقین در عملیاتی تروریستی جانشین ستادکل نیروهای مسلح را ر مقابل درب منزلش به شهادت رساندند.


به گزارش سرویس تاریخ فرارو، در 21 فروردین ماه سال 1378 عضو گروهک منافقین در پوشش رفتگر، مقابل درب منزل مسکونی شهید صیاد شیرازی واقع در تهران و در برابر دیدگان فرزندش این فرمانده جنگ را هدف گلوله قرار داد.


گرچه رژیم عراق دست داشتن در ترور صیادشیرازی را رد کرد اما گفته می شود، برنامه ترور این فرمانده مشترکا توسط گروهک تروریستی منافقین و رژیم بعث عراق طرح ریزی شده بود.


او از فرماندهان تاثیرگذار جنگ به شمار می رفت که در سال ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد که در خلال آن مرزهای غربی ایران مورد هجوم منافقین قرار گرفته بود توانست با طراحی عملیاتی تحت عنوان عملیات مرصاد آنان را شکست دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۲۱
شهریار فکری
جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۵۲ ق.ظ

فضای مجازی

ساس خانواده بر مودت و رحمت است. ما از خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی تاثیر گذار که سلامت جامعه در گرو سلامت اوست یاد می کنیم. تربیت و پرورش کودک در خانواده، این نهاد کوچک اجتماعی آغاز می شود و تاثیر مستقیمی بر روی افکار کودک در بزرگسالی می گذارد. در صورت بروز هر گونه مشکل در تربیت کودک، که جز رنج و افسوس تداعی دیگری ندارد، این کودکان رشد یافته از راه اصلی خود دور می مانند و درصد زیادی از آنها در زندگی آتی شان همچون والدین خود با مشکلات متعددی مواجه خواهند شد.

 

واژه کاربران اینترنتی، گروه های آنلاین و شبکه های اجتماعی نامی آشنا برای نسل امروز است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، تکنولوژی با سرعت زیاد به سمت جلو در حرکت است. تکنولوژی و ابزارهای مدرن ارتباطی می توانند هم در جهت صحیح و مثبت یعنی ایجاد کانون آرامش و هم در جهت منفی یعنی ایجاد آسیب های اجتماعی مورد بهره برداری واقع شوند هر چند که متاسفانه امروزه بیشتر شاهد هستیم که جوانان استفاده صحیحی از این وسیله ارتباطی نمی کنند. به عنوان مثال شبکه های اجتماعی نظیر وایبر، واتس آپ و فیس بوک، تانگو و ... که به شکل رایگان در اختیار کاربران قرار گرفته و جمعیت کثیری را با خود همراه کرده، باعث غفلت و دوری خانواده ها از یکدیگر شده است و می بینیم که بعضا افراد به قدری گرفتار و وابسته شده اند که از نقش اصلی خود که همسری، مادری و پدری است غافل می مانند و ساعت ها خود را با شبکه های اجتماعی مشغول می کنند. بعضی نیز به قدری علاقه مند به این شبکه های اجتماعی می شوند که در جمع خانواده و در کنار همسر همچنان مشغول پیغام دادن و پیغام گرفتن هستند.

متخصصان و روانشناسان امر بر این عقیده هستند که یکی از اختلاف های اساسی بین زوجین، در زمینه مسائل عاطفی است که با توجه به تغییر و تحولات جامعه و رشد فن آوری در صورت عدم هدایت و برنامه ریزی درست و صحیح از سوی خانواده، روابط بین همسران قطعا با مشکلات و معضلات جدی رو به رو خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۵۲
شهریار فکری
جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۳۷ ق.ظ

فضای مجازی و زندگی در ان

ضاهای مجازی می توانند نقش بسزایی در زندگی زوجین داشته باشند و موجب جدایی و ایجاد فاصله در آنان شوند این قبیل نرم افزارها جز مشغول کردن افراد به خود و دورکردن آن ها از جمع خانواده کار دیگری ندارند

وابستگی به نرم‌افزارهای به ظاهر بی‌آزار وایبر، تلگرام ،لاین و.. که قرار است دوری فاصله‌ها را جبران کنند، زندگی مشترک را به باد می‌دهند.

شبکه‌های اجتماعی که هر روز به تعداد آنها اضافه می‌شود، سرمان شلوغ‌تر شده است. نمی‌توان وایبر داشت و از اینستاگرام غافل بود یا هر دوی اینها را داشت، اما لاین و تانگو را مورد بی‌مهری قرار داد. ما می‌خواهیم همه جا باشیم و در حقیقت هیچ کجا به صورت واقعی نیستیم.

مشکل از جایی شروع می‌شود که در زندگی و خانواده خط قرمزی برای استفاده از ابزارهای تکنولوژی نداریم. از صبح که چشم باز می‌کنیم، به جای آن‌که کنار پنجره برویم و به آسمان نگاه کنیم و خدا را شاکر باشیم‌، پنجره تلفن همراهمان را چک می‌کنیم تا در وایبر و فضاهای دیگر، پیغام‌های شبانه دوستان را بخوانیم.

اگر اینترنت دائم نداشته باشیم تا رسیدن به سر کار و وصل شدن به وای‌فای کلافه‌ایم. وقتی به خانه برمی‌گردیم هم به جای گذراندن وقت با عزیزترین افراد زندگی‌مان، مشغول خواندن لطیفه‌های بعضا تکراری، جملات معروف انسان‌های بزرگ و پیام‌ها و گروه‌هایی می‌شویم که شاید یک ربع وقت صرف آنها کردن، خالی از لطف و تنوع نباشد، اما بیشتر از آن فراموش کردن یک مساله مهم است؛ “وقت با هم بودنمان کمتر از آن است که فکرش را می‌کنیم”.

زوجین حیران در دنیای پر از وسوسه تلگرام

به نظر می‌رسد امروزه این‌گونه فناوری‌های ارتباطی که از طریق موبایل و به سهولت در دسترس همگان است باعث سرد شدن فضای خانواده و روابط زوجین و همچنین فرزندان می‌شود. در گذشته نزدیک، خانواده‌ها دور هم می‌نشستند و در دنیای واقعی از حال یکدیگر باخبر می‌شدند و اگر مشکل یا غصه‌ای داشتند با همدیگر مطرح کرده به گونه‌ای آن را برطرف می‌کردند. پدران و مادران از وضعیت، احوالات و شادی‌ها و نگرانی‌های فرزندانشان خبر داشتند و فرزند می‌دانست که پدر و مادر نظاره‌گر رفتار او هستند. اکنون شرایط به گونه‌ای شده است که جمع یک خانواده سه یا چهار نفره امروزی اگر چه در کنار هم نشسته‌اند اما هرکدام مسیر و افکار خود را در فضایی غیرقابل مقایسه با یک خانواده گرم و معتقد و با اصالت پیش می‌برد. این کوچکترین خروجی تکنولوژی‌های ارتباطی دنیای مدرن است.

تنهایی ما به بهانه فناوری!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۳۷
شهریار فکری