نامه کوفیان به امام حسین (ع)
مههای کوفیان به امام حسین(ع)، در تاریخ تشیع، به نامههای کوفیان برای دعوت از امام حسین(ع) به کوفه و بیعت با او گفته میشود. این نامهها اندکی پس از مرگ معاویه و خودداری امام حسین از بیعت با یزید و زمانی نوشته شد که آن حضرت در مکه اقامت داشت. نامههای کوفیان باعث شد امام حسین(ع) به سوی کوفه حرکت کند؛ اما روی کار آمدن عبیدالله بن زیاد در کوفه و سرکوب مردم به دست او، سبب شد کوفیان بر خلاف نامههایی که نوشته بودند، از یاری امام حسین (ع) دست کشند و در پی آن، واقعه عاشورا روی داد. در میان نویسندگان نامهها نام برخی سران و شخصیتهای شیعی مانند سلیمان بن صرد خزاعی، حبیب بن مظاهر و رفاعة بن شداد دیده میشود.
تعداد نامهها
شمار نامههای کوفیان به امام حسین (ع) را صدها و بلکه هزارها گفتهاند. در آن روزها پیکی از پس پیکی از کوفه به مکه میرفت و چنانکه نوشتهاند گاه یک پیک چند نامه با خود همراه داشت.[۱] گروهی تعداد نامهها را ۱۵۰ نامه نوشتهاند که هر نامه متعلق به یک یا دو یا چهار نفر بوده است.[۲] طبری تعداد نامهها را حدود ۵۳ نامه دانسته است.[۳] بَلاذُری ۵۰ نامه برشمرده است.[۴] در کتاب لهوف و اعیان الشیعه تعداد نویسندگان نامهها ۱۲ هزار نفر شمرده شده است (هر نامه دربردارنده چندین امضا بوده است).[۵] شیخ عباس قمی تعداد نامههای کوفیان به امام حسین (ع) را ۱۲۰۰۰ میداند.[۶]
متن برخی از نامههای کوفیان
نامه نخست
وقتی خبر درگذشت معاویه به مردم کوفه رسید، درباره یزید به تردید افتادند و احساس خطر نمودند. در این هنگام آنان باخبر شدند امام حسین(ع) از بیعت با یزید خودداری کرده و به مکه رفته است؛ از این رو شیعیان در کوفه در منزل سلیمان بن صرد خزاعی گرد آمدند و درباره مرگ معاویه سخن گفتند و خدا را به این خاطر شکر کردند. آنگاه سلیمان بن صرد گفت معاویه مرده است و حسین بن علی با فرزندش بیعت نکرده و به مکه رفته است. اگر قصد دارید او را یاری کنید، به او خبر بدهید و اگر در یاریاش تردید دارید، او را به خطر نیندازید و فریبش ندهید. مردم تأکید کردند قصد یاری او را دارند و نامهای خطاب به امام حسین(ع)نوشتند:
«بسم اللّه الرحمن الرحیم
به حسین بن علی از سلیمان بن صرد، مسیب بن نجبه، رفاعة بن شداد، حبیب بن مظاهر و شیعیان او از مؤمنان و مسلمانان کوفه.
درود بر تو، و ما با تو سپاس میگوییم خدایی را که جز او خدایی نیست.
امّا بعد، سپاس خدایی را که دشمنِ ستمکار و سرکشِ تو را در هم شکست؛ آن که بر این امّت حمله کرد و خلافت را به یغما برد و اموال امت را غصب کرد و بدون رضایت آنان فرمانرواییشان را به دست گرفت. آنگاه نیکانِ آنان را کشت و اشرار را باقی گذاشت و مال خدا را میان ستمکاران و ثروتمندان قرار داد. پس لعنت خداوند بر او باد همچنان که قوم ثمود به لعنت گرفتار شدند.
همانا ما پیشوایی نداریم؛ پس به سوی ما بیا، شاید که خداوند ما را به وسیله تو بر گرد حق جمع آورد، و نعمان بن بشیر در کاخ امارت است و ما نه در جمعهها با او نماز میخوانیم و نه در عید با او بیرون میرویم؛ و هرگاه به ما خبر رسد که تو به سوی ما آمدهای، ما او را از شهر بیرون میکنیم تا اینکه او را به شام روانه سازیم، ان شاء اللّه.»
بزرگان کوفه نامه را به وسیله عبداللّه بن مسمع همدانی و عبداللّه بن وائل فرستادند و از آنان خواستند هرچه زودتر نامه را به امام برسانند. نامه در دهم رمضان و در شهر مکه به دست امام حسین(ع)رس