شهریار فکری اجیرلو

دانستن حقایق زندگی
مشخصات بلاگ
شهریار فکری اجیرلو

۲۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۲۰ ق.ظ

زندگی مرکل

رسش برای بسیاری مطرح بوده و هست : چگونه زنی مانند مرکل ، اهل آلمان شرقی که در زمان سلطه کمونیست ها بر آن کشور حتی در شغل و معیشت روزانه خود گرفتار دشواری های فراوان بود ، توانسته پله های ترقی را چنان طی کند که رقبای مرد خود را در آلمان غربی کنار زند و به عنوان نخستین زن در طول تاریخ کشور آلمان به مقام صدارت اعظمی دست یابد ؟



این راز نه تنها برای اهل سیاست که برای طرفداران جنبش های زنان و حتی دیگر مردمان جالب است . همه می خواهند بدانند این مرکل کیست که ناگهان سرو کله اش در سطوح بالای سیاست جهانی ظاهر شده است ؟



ویژگی های روحی و فکری و اخلاقی اش چیست که به یاری آن توانسته است به رهبری کشوری چون آلمان دست یابد ؟ چه فکرهایی در سر دارد و ایده های او در مورد مسائل گوناگون سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی چیست ؟ و سرانجام زندگی خصوصی او چگونه بوده است ؟ بر این اساس طبیعی است که زندگینامه های مرکل می باید بازار خوبی داشته باشد .


در میان منابع متعدی که درباره آنگلا مرکل منتشر شده ظاهراً تاکنون موثق ترین و بهترین اثر، تالیف ولفگانگ اشتوک بوده است ، اما چرا ؟ جدا از اینکه اشتوک روزنامه نگاری حرفه ای و موفق است و حتی صرف نظر از اینکه اثر او مورد تایید دفترصدراعظم آلمان قرار گرفته ، حقیقت آن است که ولفگانگ اشتوک بیش از هر روزنامه نگار دیگری با مرکل دیدار و گفتگو داشته است . اطلاعات هیچکس درباره زندگی مرکل به پای اطلاعات اشتوک نمی رسد ، حتی قاطعانه می توان گفت هیچکس به اندازه اشتوک از زندگی خصوصی مرکل اطلاع ندارد . پروفسور دکتر اشتوک ، سالهاست روزنانه نگاری سیاسی به شکل حرفه ای شمرده می شود . او ابتدا در آلمان شرقی و بعدها در روزنامه فراکفورتر آلگماینه گزارشگر بود . 


اشتوک همزمان دبیر سیاسی برلینرتسایتونگ و هفته نامه هفتگی فوکوس و نیز ویژه نامه یکشنبه دی ولت است . افسون به آن او در مقام استاد دانشگاه در رشته روزنامه نگاری ، درمناسبات سیاسی برنامه ریزها و مدیریت جلسه ها و مراسم سیاسی نیز فعال است .


اما اشتوک در کتاب خود ، چگونه به مرکل پرداخته است ؟ نشریه معروف سوئیسی نوی تسوشرتسایتونگ می نویسد :« اشتوک تصویری رنگی از مرکل را نشان ما می دهد که وارد ماجراجوییهای سیاسی شده است .» کمابیش همه نقدهایی که درباره کتاب اشتوک نوشته شده است بر دو نکته تایید می کند ، نخست اینکه نگاه اشتوک به مرکل توام با حسن نیت و دوستانه است . نویسنده آنکارا اعتراف می کند که از دوستداران صدراعظم جدید به شمار می رود و نگاهش نگاهی بیشترهمدلانه است تا انتقادی . 



دوم آنکه زندگینامه نوشته اشتوک بیشتر سیاسی است – همانگونه که در عنوان آن نیزآمده – تا خصوصی !



ما می دانیم که مرکل به شدت از سخن گفتن درباره زندگی خصوصی خود ، درباره همسر سابقش ، درباره عدم بچه دارشدنش ، زندگی خانوادگیش و... پرهیز می کند . او قاطعانه خبرنگارن فضولی را که قصد سرک کشیدن به زندگی شخصی اش را دارند ، سرجای خود می نشاند .






و به این ترتیب زندگی خصوصی مرکل بدل به نوعی راز برای همگان در آمده است ، درست برخلاف رقیب پیشین او گرهارد شرودر که مطبوعات همواره آکنده از حواشی زندگی او بود ، از مسایل خانوادگی او گرفته تا اینکه آیا صدراعظم موهایش را رنگ می کند یا نه ؟ اشتوک به پیروی از مرکل نشان می دهد که سیاستمداران را باید براساس اعمالشان سنجید نه براساس ویژگی های شخصیتی و زندگی خصوصی شان . اشتوک مسیری را که مرکل از فروترین مشاغل در آلمان شرقی تا به صدارت اعظمی جمهوری فدرال طی کرد ، ترسیم می کند ، و پله به پله نشان می هد که مرکل در حیات سیاسی چه کرده و از چه راهی رفته است ، بی آنکه چندان وارد شخصیت غیرسیاسی او شده باشد . 

البته به رغم این ، بهرحال این اثر بیش از آثار دیگر برخی مسایل خصوصی مرکل را برای ما آشکار می کند .


بدون کتاب اشتوک ما از همان اندک اطلاعات در باره همسر سابق مرکل ، خانوده پدری ، مرکل و زندگی اش در آلمان شرقی محروم بودیم . سخن را کوتاه کنیم ، کتاب اشتوک ، اثری آسان خوان درباره زنی است که با سخت کوشی خود از ویرانه های آلمان شرقی تا بالاترین مقام سیاسی جمهوری فدرال آلمان صعود می کند . 



او بر صراحت و هوش مرکل تایید می کند و از مرکل تصویر سیاست مداری را ارائه می دهد که به رغم جدیت و قاطعیت فوق العاده اش ، اهل منطق و گفتگو است و به حرف رقیب خود به دقت گوش می دهد و هرگز شتاب زده تصمیم نمی گیرد ، آدمی که آماده پذیرفتن اشتباه خود و جبران تصمیمات نادرست همکارانش است ، کسی که مسئولیت پذیر و پاسخگوست و نمی کوشد لغزش های خود و یارانش را بپوشاند یا حتی توجیه کند . با اینکه اشتوک معترف است که نگاهی مثبت به خانم صدراعظم دارد ، اما کتابش عاری از سانتی مانتالیسم است ، گفتارهای اشتوک درباره مرکل به دقت سنجیده شده است و همدلی او هیچ نشانی از شیفتگی احساساتی ندارد .



اشتوک در بخشها و قطعات کوتاهی نگاهی سریع به مشی و شیوه سیاسی مرکل دارد واز این رو می توان گفت آرایش کتاب او زیرکانه است . او مختصر ومفید و به دور از پیچیدگی ، زندگی سیاسی مرکل را شرح میدهد . گفتنی است اشتوک نه به شکل خطی و سنتی شرح حال خود را از کودکی مرکل آغاز نمی کند بلکه به شیوه ای زیرکانه ومدرن تر مراحل زندگی مرکل را جابجا می کند و با آوردن فلاش بک هایی ، به اثر خود جذابیت می بخشد . به این ترتیب ما شرح حال را از سقوط آلمان شرقی آغاز می کنیم و در خلال کتاب گهگاه به کودکی و زندگی ومرکل در آلمان شرقی باز می گردیم . گفتنی است مترجم کتاب با افزودن تصاویر و مقدمه و موخره کوتاه بر اصل اثر کوشیده است بر جذابیت نسخه فارسی کتاب اشتوک بیافزاید .


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۲۰
شهریار فکری
جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۴۰ ق.ظ

تاثیر شبکه های اجتماعی بر رفتار عاطفی همسران

: بین استفاده ازشبکه های اجتماعی ومیزان تعارض زناشویی رابطه وجود دارد و بیشترین آسیب در حوزه روابط جنسی و کمترین آسیب در تنظیم امورمالی است ولذا حوزه های که درگیرمستقیم با تعامل هستند آسیب بیشتری دریافت می کنند.


به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ابتکار نوشت: خداوند در قرآن کریم می فرماید: و از جمله نشانه‌های خدا این است که برای شما همسرانی آفرید که با آن‌ها آرامش پیدا کنید و در میانتان دوستی و مهربانی قرار داد(سوره روم، آیه21). وقتی زوجین در فضای خصوصی خود قرار می‌گیرند باید در مورد امور مختلف تصمیم‌گیری کنند. قرار گرفتن آنها در این جایگاه، خواسته‌ها و نظرات متفاوتی ایجاد می‌کند که باید حل شود. تصمیمات گرفته شده توسط زوجین کیفیت و قدرت رابطه زوجین را تعیین می‌کند که گاه به دلیل اختلاف‌ها یا انتظارهای مدیریت نشده، کیفیت رابطه پایین می‌آید و رضایتمندی افت می‌کند. تعارض محصول الزامی زندگی مشترک است. هنگامی که دو نفر به عنوان یک زوج، با هم زندگی می‌کنند تعارض بروز خواهد کرد. به دلیل ماهیت تعامل زوج‌ها، اوقاتی پیش می‌آید که عدم توافق مشاهده می‌شود یا نیازها برآورده نمی‌شوند در نتیجه همسران نسبت به یکدیگر احساس خشم و نارضایتی می‌کنند. تعارض زناشویی عبارت است از نوعی ارتباط زناشویی که در آن رفتارهای خشونت‌آمیز مثل توهین و سرزنش، انتقاد و حمله فیزیکی وجود دارد و زوجین در آن نسبت به یکدیگر احساس خصومت، کینه، نفرت و خشم داشته و هر یک عقیده دارد که همسرش انسان نامطلوب و ناسازگاری است که موجب رنجش و عذاب او می‌شود.


در شبکه های اجتماعی افراد با استفاده از کلمات محبت آمیز و برخورد های متشخصانه و محترمانه درصدد برقراری ارتباطاتی خارج از چهارچوب عرف جامعه و نظام خانواده هستند که موجب پیدایش خیانت های پنهان میشود.ارتباطات در شبکه های اجتماعی هرچند دارای ابعاد مثبتی از جمله گستره ی ارتباطات، رفع موانعی چون بعد مکان و زمان و دسترس پذیری تسهیل یافته تری است اما ارتباطات انسانی را در معرض آسیب های جدی زندگی مدرن قرار می دهد. در جامعه امروزی تعاملات آنلاین جایگزین روابط فیزیکی گشته است و به طور مشهود ارتباطات رودروی تا حد زیادی کاهش یافته است. برای این تحقیق از آزمون تعارض زناشویی MCQو آزمون سنجش میزان استفاده ازشبکه های اجتماعی بر روی جوانان متاهل شهر تهران که در دامنه سنی 20 تا 35 سال قرارداشتند استفاده شد.

یافته ها نشان می دهد که تمام ابعاد تعارض زناشویی از شبکه های اجتماعی تاثیر پذیرفته اند. در رتبه‌بندی ابعاد تعارض زناشویی براساس میزان تاثیر پذیری زیاد از شبکه ها به ترتیب؛ کاهش همکاری، روابط جنسی، امورمالی، تحریک پذیری، رابطه باخویشان همسر، رابطه با خویشان خود امور فرزندان و در تاثیرپذیری متوسط به ترتیب؛ رابطه جنسی، تحریک پذیری، امورمالی، کاهش همکاری، امور فرزندان، رابطه باخویشان خود و رابطه باخویشان همسر و در تاثیرپذیری پایین به ترتیب؛ کاهش همکاری، رابطه جنسی، تحریک‌پذیری، امورمالی، رابطه باخویشان همسر، رابطه باخویشان خود و امور فرزندان قرار دارد که بیشترین تاثیرپذیری در هر سه گروه مربوط به امور جنسی و تحریک پذیری و کمترین مربوط به رابطه باخویشان خود، همسر و امور فرزندان (یعنی اموری خارج از جنبه زن و شوهری و مربوط به شخص سوم) است. بین استفاده ازشبکه های اجتماعی ومیزان تعارض زناشویی رابطه وجود دارد و بیشترین آسیب در حوزه روابط جنسی و کمترین آسیب در تنظیم امورمالی است ولذا حوزه های که درگیرمستقیم با تعامل هستند آسیب بیشتری دریافت می کنند.


دو دسته مسایل باعث تعارض همسران می‌شود که یکی مسایل آشکار و دیگری مسائل پنهان است. در اکثر زمان‌ها مسایلی که به وسیله حوادث ایجاد می‌شوند بسیار شفاف هستند و در مورد موضوعاتی‌اند که اکثر ما در هر روز با آن‌ها مواجه هستیم و مستقیماً به همان موضوع برمی‌گردند، مثل پول، کارهای منزل، مسایل کودکان، خویشاوندان همسر، مسایل مذهبی، شغلی. گاهی اوقات همسران درگیر مشاجره در مورد مسایلی هستند که خود نیز از آن ناآگاهند و حتی با اصلاح آن موضوع نیز رابطه پیش نمی‌رود و لذا مسایل پنهانی اغلب باعث بحث‌های ناکام کننده و تخریب گردر در میان همسران می‌شود. که درباره این مسایل به صورت باز گفتگو نمی‌شود. آن‌ها انتظارات، نیازها و احساسات ابراز نشده‌ای را بازنمایی می‌کنند که اگر به آن‌ها توجه نشود باعث آسیب جدی به ازدواج می‌شود. مسایل پنهانی در خشمی که حوادث به ظاهر خنثی می‌توانند فرا بخوانند به خوبی بازنمایی می‌شوند.



چندین نوع مساله پنهانی در کار بازوج‌ها مشخص شده که عبارتند از: قدرت، اهمیت و مراقبت، قدرشناسی، تعهد، تمامیت و پذیرش . رایس (1996) دو نوع تعارض را در روابط زناشویی مطرح می‌سازد: تعارض سازنده و تعارض مخرب. در تعارض سازنده تمرکز بر حل مسئله بوده و درآن نزدیکی، احترام، اعتماد به یکدیگر وجود دارد و هیجان منفی کم و پاسخ کلامی اندکی کند. در تعارض مخرب، زوجین «خود» را به جای مسئله مورد حمله قرار می‌دهند. از طریق سرزنش و انتقاد، هر یک سعی دارند دیگری را تحت نفوذ خود درآورند و لذا نظرهای بسیار منفی علیه یکدیگر به کار می‌برند که در این حالت ارتباط درستی بین آنها برقرار نمی‌شود. در این نوع ارتباط بحث و مجادله‌های بیهوده و مخرب، بی‌اعتمادی، بی‌احترامی، توهین، خصومت، دشمنی و دشنام مشاهده می‌گردد.حال به نظر می رسد اگرفرهنگ استفاده از شبکه های اجتماعی و تقویت آموزه های دینی در سطح جامعه افزایش پیدا نکند، میزان این تعارض ها در زندگی زناشویی به مقدار فراوانی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۴۰
شهریار فکری
جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۲۶ ق.ظ

کشورهای مشترک المنافع

کشورهای عضو

اتحادیه کشورهای مستقل و یا کشورهای مستقل مشترک المنافع اتحادیه‌ای شامل برخی از جمهوری‌های مستقل اتحاد جماهیر شوروی سابق است. تاسیس این اتحادیه به دست روسای مملکتی کشورهای روسیه، روسیه سفید و اوکراین بود. مرکز اصلی آن در مینسک پایتخت روسیه سفید، است و نشستهای آن در کاخ تاوری در سن پترزبورگ انجام می‌شود.


تاسیس


این اتحادیه در دسامبر سال ۱۹۹۱ در یک قرار روسای کشورهای روسیه، بلاروس و اوکراین و سپس عضو شدن هشت کشور دیگر، شکل گرفت.


در سال ۱۹۹۳ پس از عضو شدن کشور گرجستان، که خود را تا آن زمان از این اتحادیه دور نگه می‌داشت، تعداد این کشورها افزیش یافت.گرجستان پس از جنگ مرداد ماه سال ۸۷ در منطقه اوستیای جنوبی و دخالت روسیه از این سازمان خارج شد[۱][پیوند مرده] همین مساله موجب تقدیم پیش نویس قانونی به مجلس اوکراین برای خروج از این سازمان شد. هرچند که هم اکنون نیز اوکراین فعالیت چندانی در این سازمان ندارد و عملاً از آن خارج شده‌است.[۲] از فوریه ۲۰۰۶ کشور قزاقستان در نشستهای وزرای دفاع اتحادیه شرکت نمی‌کند، و ترکمنستان نیز از سال ۲۰۰۵ عضو جانبی به حساب می‌آید. اهداف این اتحادیه، سعی در باز سازی فضای اقتصادی و امنیت کشورهای پیشین اتحاد جماهیر شوروی سابق است.


معنا


در سالهای اخیر این اتحادیه مفهوم خود را از دست داده، چنانچه اعضای آن فقط در سطح دیپلماتها با هم نشست انجام می‌دهند و روسای آنها سالهاست که با هم نشستی نداشته‌اند. در این میان کشورهای عضو، سیاست‌های خارجی مشترک نداشته و به موازات، پیمانهای دیگری از قبیل مجمع اقتصادی اوراسیا و سازمان همکاری شانگهای و اکو (ایران و ترکیه و پاکستان)، بسته‌اند.


کشورهای عضو


 جمهوری آذربایجان

 ارمنستان

 ازبکستان

 بلاروس

 تاجیکستان

 روسیه

 قرقیزستان

 قزاقستان

 مولداوی

اعضای ناظر


 ترکمنستان

اعضای خارج شده


 اوکراین (در ۱۹ مارس ۲۰۱۴ اوکراین اعلام کرد که به دلیل الحاق شبه جزیره کریمه به خاک روسیه از اتحادیه کشورهای مستقل مشترک‌المنافع خارج خواهد ش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۲۶
شهریار فکری
جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۰۶ ق.ظ

دلیل واگذاری دو جزیره مصر به عربستان

در بحبوحه درگیری های منطقه ای و همچنین تحولات بحران سوریه و یمن، سفر ملک سلمان، پادشاه سعودی ها به مصر، حامل پیام های خاص خود است، حال آنکه قرار است در آینده ای نزدیک در استامبول، نشست سران کنفرانس اسلامی در ترکیه با حضور سران دولت های اسلامی نیز برگزار شود.


به گزارش «تابناک»، درباره علل سفر ملک سلمان به مصر در این روزها گمانه زنی ها و تحلیل های فروانی انجام گرفته است. برخی بر این باورند، عربستان به دنبال ایجاد مثلث منطقه ای عربستان، مصر و ترکیه است. به همین دلیل، با توجه به اختلافات میان دولت اردوغان و السیسی، عربستان به دنبال میانجیگری برای پایان این منازعه است. 


برخی نیز در همین زمینه پیش بینی کرده اند، شاید السیسی در یک سفر از قبل اعلام نشده به ترکیه برای شرکت در این اجلاس سفر کند؛ هرچند تاکنون سفر وزیر خارجه مصر به ترکیه قطعی شده است.


برخی دیگر معتقدند که سعودی ها از سفر به مصر به دنبال اتحاد و ائتلاف گسترده اعراب بر ضد ایران در موضوعات منطقه ای هستند؛ اما در این میان برخی رخدادهای دوجانبه در این سفر، خود به موضوع جنجالی سفر پادشاه عربستان به مصر تبدیل شده است.


البته این تنها جزئی از اقدامات عربستان در این برهه زمانی است، زیرا قرار است بلافاصله پس از پایان کنفرانس اسلامی در ترکیه، اوباما به منطقه سفر کند و با اعضای شورای همکاری خلیج فارس در ریاض گردهمایی داشته باشند تا حلقه ائتلاف را ضد ایران تنگ تر کنند.


یکی از موضوعات جنجالی در سفر ملک سلمان به مصر، بخشش دو جزیره صنافیر و تیران از سوی مصری ها به عربستانی ها بوده است. در سفر ملک سلمان، پادشاه سعودی به قاهره به طور غیرمنتظره اعلام شد که طی امضای توافق ترسیم مرزهای دریایی میان دو کشور، تابعیت دو جزیره تیران و صنافیر به عربستان بخشیده شده است.



منابع مصری اعلام کردند، در جریان سفر پنج روزه ملک سلمان پادشاه عربستان به مصر، مقام های قاهره موافقت کردند در ازای دریافت سالانه 2 میلیارد دلار و نیز 25 درصد از بهای گاز و نفت استخراج شده از دو جزیر مورد اختلاف، مالکیت آنها به ریاض واگذار شود.


این اعطای دو جزیره تاکنون جنجال های زیادی را به پا کرده و جامعه مصر همچنان در شوک اعلام خبر واگذاری دو جزیر مهم این کشور به سعودی هاست و اعتراض های گسترده در این زمینه ادامه دارد.


دو جزیره غیرمسکونی تیران و صنافیر در ورودی خلیج تیران قرار دارند و گذرگاه دریانوردی اصلی برای رسیدن به بندر ایلات در جنوب فلسطین اشغالی در خلیج عقبه به شمار می آیند. مصری های شرکت کننده در چهار جنگ اعراب و اسراییل همچنان جنگ پنجم ژوئن را به یاد دارند.


این دو جزیره پس از امضای توافقنامه کمپ دیوید میان مصر و رژیم صهیونیستی در سال 1978 مانند بخش هایی از شبه جزیره سینا، جزو به اصطلاح "مناطق ج " قرار گرفتند که بر اساس آن ارتش مصر حق حضور در آنها را ندارند و فقط نیروهای پلیس و چند ملیتی حق استقرار در آنها را دارند.


عربستان بر اساس توافق نامه جدید میان ریاض و قاهره، پذیرفت به همه تعهدات بین المللی مصر در مورد این دو جزیره احترام بگذارد. البته توافق مرزی مصر و عربستان تنها پس از ارجاع آن در مجلس نمایندگان مصر و کسب موافقت پارلمان به مرحله اجرا درخواهد آمد.


رسانه های گروهی به ویژه برنامه های تلویزیونی و شبکه های اجتماعی مصر ظرف چند روز گذشته به شدت این موضوع را کنکاش و این سؤال را مطرح کردند که آیا مصر در مقابل دریافت چند میلیارد دلار، این دو جزیره را به عربستان واگذار کرده است؟


موافقت رژیم صهیونیستی با اعطای این دو جزیره


در همین زمینه، برخی منابع صهیونیستی بیان داشته اند که موشه یعلون، وزیر جنگ رژیم اسرائیل تأکید کرند که این اقدام پس از تفاهم طرف های سعودی، مصری، آمریکایی و اسرائیلی صورت گرفته است.


بنا بر این گزارش، واگذاری این جزایر به عربستان، به شرط پایبندی سعودی ها به تعهدات مصر در زمینه بندهای نظامی توافقنامه کمپ دیوید صورت گرفته است. عربستان همچنین تضمین کرده که تحت کنترل گرفتن جزایر تیران و صنافیر در دریای سرخ، تأثیری بر رفت و آمد کشتی های رژیم صهیونیستی نداشته باشد.


همکاری نظامی عربستان و صهیونیست ها در یکی از این جزایر


همچنین به گزارش العالم، یک منبع نظامی رژِیم صهیونیستی نزدیک به حزب چپ گرای میرتس فاش کرد، عربستان و اسرائیل برای همکاری نظامی در دریای سرخ با مرکزیت جزیره تیران توافقنامه امضا کردند. این توافق نامه شامل نظارت و کنترل تنگه باب المندب، خلیج عدن، کانال سوئز و کشورهای ساحلی دریای سرخ است.


بر پایه اسناد منتشر شده از این منبع نظامی، از جزیره تیران که قاهره و ریاض اخیرا درباره واگذاری آن به سعودی ها توافق کرده اند، به عنوان مقر عملیات مشترک تل آویو و ریاض در دریای سرخ استفاده خواهد شد.


ویدیویی از پشت پرده بخشش دو جزیره صنافیر و تیران از سوی مصری ها به عربستانی ها را در «تابناک» ببینید:


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۰۶
شهریار فکری
پنجشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۳۱ ب.ظ

نامه امام خمینی ره به گورباچف


متن کامل نامه تاریخی امام خمینی به گورباچف


یازدهم دی ماه 1367 هجری شمسی


چکیده: روز یازدهم دی ماه 1367 هجری شمسی، حضرت امام خمینی بنیانگذار پیام مهم و تاریخی خود را خطاب به گورباچف صدر هیأت رئیسه شوروی سابق صادر کردند. نامه تاریخی امام (ره) در شرایطی خطاب به رهبر شوروی سابق نگاشته شده بود که تحلیلگران سیاسی نظاره گر تجید نظر طلبی و آغاز تحولات دنیای کمونیسم بوده ولی قادر به اظهار نظر در این باره نبودند. رهبرکبیرانقلاب اسلامی نه تنها اظهار نظر صریح در باره تحولات جهان کمونیست کرد بلکه فرمود: از این پس کمونیسم را باید در موزه های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد. متن کامل پیام امام خمینی(ره) به گورباچف به این شرح است:

جناب آقای گورباچف صدر هیأت رئیسه اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی!

با امید خوشبختی و سعادت برای شما و ملت شوروی 

از آنجا که پس از روی کار آمدن شما چنین احساس می شود که جنابعالی در تحلیل حوادث سیاسی جهان خصوصاً در رابطه با مسائل شوروی در دور جدیدی از بازنگری و تحول و برخورد قرار گرفته اید و جسارت و گستاخی شما در برخورد با واقعیات جهان چه بسا منشأ تحولات و موجب به هم خوردن معادلات فعلی حاکم بر جهان گردد، لازم دیدم نکاتی را یادآور شوم هر چند ممکن است حیطه تفکر و تصمیمات جدید شما تنها روشی برای حل معضلات حزبی و در کنار آن حل پاره ای از مشکلات مردمتان باشد ولی به همین اندازه هم شهامت تجدید نظر در مورد مکتبی که سالیان سال فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین زندانی نموده بود، قابل ستایش است و اگر به فراتر از این مقدار فکر می کنید اولین مساله ای که مطمئناًً باعث موفقیت شما خواهد شد این است سیاست اسلاف خود دایر بر خدا زدایی و دین زدایی از جامعه که تحقیقا بزرگترین و بالا ترین ضربه را بر پیکر مردم کشور شوروی وارد کرده است، تجدید نظر نمایید و بدانید که برخورد واقعی با قضایای جهان جز از این طریق میسر نیست. البته ممکن است از شیوه های ناصحیح و عملکردهای غلط قدرتمندان پیشین کمونیسم در زمینه اقتصاد، باغ سبز دنیای غرب رخ بنماید؛ ولی حقیقت جای دیگری است. شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گره های کور اقتصادی سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایه داری غرب حل کنید نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نکرده اید که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند. چرا که امروز اگر مارکسیسم در روش های اقتصادی و اجتماعی به بن بست رسیده است دنیای غرب هم در همین مسائل – البته به شکل دیگر- و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است.


جناب آقای گورباچف! باید به حقیقت رو آورد؛ مشکل اصلی کشور شما مسأله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست، همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشیده و یا خواهد کشید. مشکل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدأ هستی و آفرینش است.


جناب آقای گورباچف! 

برای همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزه های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد، چرا که مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست چرا که مکتبی است مادی و با مادیت نمی توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت که اساسی ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد.


حضرت آقای گورباچف! ممکن است شما اثباتا در بعضی جهات به مارکسیسم پشت نکرده باشید و از این پس هم در مصاحبه ها اعتقاد کامل خودتان را به آن ابراز کنید، ولی خود می دانید که ثبوتاً این گونه نیست. رهبر چین اولین ضربه را به کمونیسم زد و شما دومین و علی الظاهر آخرین ضربه را بر پیکر آن نواختید. امروز دیگر چیزی با نام کمونیسم در جهان نداریم ولی از شما جداً می خواهم که در شکستن دیوارهای خیالات مارکسیسم، گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید. امیدوارم افتخار واقعی این مطلب را پیدا کنید که آخرین لایه های پوسیده هفتاد سال کژی جهان کمونیسم را از چهره تاریخ و کشور خود بزدایید. امروز دیگردولت های همسو با شما که دلشان برای وطنشان و مردمشان می طپد، هرگز حاضر نخواهند شد بیش از این منافع زیرزمینی و رو زمینی کشورشان را برای اثبات موفقیت کمونیسم که صدای شکستن استخوان هایش هم به گوش فرزندانشان رسیده است، مصرف کنند. آقای گورباچف! وقتی از گلدسته های مساجد بعضی از جمهوری های شما پس از هفتاد سال بانک الله اکبر و شهادت به رسالت حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم به گوش رسید تمامی طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) را از شوق به گریه انداخت؛ لذا لازم دانستم این موضوع را به شما گوشزد کنم که بار دیگر به دو جهان بینی مادی و الهی بیندیشید. مادیون معیار شناخت در جهان بینی خود را حس دانسته و چیزی که محسوس نباشد، از قلمرو علم بیرون می دانند و هستی را همتای ماده دانسته و چیزی را که ماده ندارد، موجود نمی دانند. ظاهراً جهان غیب مانند وجود خداوند تعالی و وحی و نبوت و قیامت را یکسره افسانه می دانند. در حالی که معیار شناخت در جهان بینی الهی اعم از حس و عقل می باشد و چیزی که معقول باشد، داخل در قلمرو علم می باشد گرچه محسوس نباشد. لذا هستی اعم از غیب و شهادت است و چیزی که ماده ندارد می تواند موجود باشد و همانطور که موجود مادی به مجرد استناد دارد، شناخت حسی نیز به شناخت عقلی متکی است. قرآن مجید اساس تفکر مادی را نقد می کند و به آنان که بر این پندارند که خدا نیست وگرنه دیده می شد (لن نومن لک حتی نری الله جهره) می فرماید: (لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللطیف الخبیر). از قرآن عزیز و کریم و استدلالات آن در موارد وحی و نبوت و قیامت بگذریم که از نظر شما اول بحث است. اصولاً میل نداشتیم شما را در پیچ و تاب مسائل فلاسفه اسلامی بیندازیم. فقط به یکی دو مثال ساده و فطری و وجدانی که سیاسیون هم می توانند از آن بهره ببرند بسنده می کنیم: این از بدیهیات است که ماده و جسم هرچه باشد از خود بی خبر است. یک مجسمه سنگی یا مجسمه مادی انسان هر طرف آن از طرف دیگرش محجوب است، در صورتی که به عیان می بینیم که انسان و حیوان از همه اطراف خود آگاه است؛ می داند کجاست، در محیطش چه می گذرد، در جهان چه غوغایی است. 

پس در حیوان و انسان چیز دیگری است که فوق ماده است و از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمی میرند و باقی است. انسان در فطرت خود هر کمالی را بطور مطلق می خواهد و شما خوب می دانید که انسان می خواهد قدرت مطلق جهان باشد و به هیچ قدرتی که ناقص است دل نبسته است. اگر عالم را در اختیار داشته باشد و گفته شود جهان دیگری هم هست فطرتاً مایل است آن جهان را هم در اختیار داشته باشد.

انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن علوم را هم بیاموزد. پس قدرت مطلق و علم مطلق باید باشد تا آدمی دل به آن ببندد؛ آن خداوند متعال است که همه به آن متوجهیم گرچه خود ندانیم. انسان می خواهد به حق مطلق برسد تا فانی در خدا شود. اصولاً اشتیاق به زندگی ابدی در نهاد هر انسانی نشانه وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است. اگر جناب عالی میل داشته باشید در این زمینه ها تحقیق کنید می توانید دستور دهید که صاحبان این گونه علوم علاوه بر کتب فلاسفه غرب، در این زمینه ها به نوشته های فارابی و بوعلی سینا (رحمت الله علیهما) در حکمت مشاء مراجعه کنند تا روشن شود که قانون علیت و معلولیت که هر گونه شناختی بر آن استوار است، معقول است نه محسوس، و ادراک معانی کلی و نیز قوانین کلی که هرگونه استدلال بر آن تکیه دارد معقول است نه محسوس و نیز به کتاب های سهروردی (رحمت الله علیه) در حکمت اشراق مراجعه نموده و برای جنابعالی مشخص کنند که جسم هر موجود مادی دیگر، به نور صرف که منزه از حس می باشد نیازمند است و ادراک شهودی ذات انسان از حقیقت خویش مبرا از پدیده حسی است و از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیه صدر المتألهین (رضوان الله تعالی علیه و حشرت الله مع النبیین و الصالحین) مراجعه نمایند تا معلوم گردد که حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده و هرگونه اندیشه از ماده منزه است و به احکام ماده محکوم نخواهد شد. دیگر شما را خسته نمی کنم و از کتب عرفا و بخصوص محی الدین بن عربی نام نمی برم که اگر خواستید از مباحث این بزرگ مرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این گونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت آگاه گردند که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد. 


جناب آقای گورباچف! 

اکنون بعد از ذکر این مسائل و مقدمات از شما می خواهم درباره اسلام به صورت جدی تحقیق و تفحص کنید و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، که به جهت ارزش های والا و جهان شمول اسلام است که می تواند وسیله راحتی و نجات همه ملت ها باشد و گره مشکلات اساسی بشریت را باز نماید. نگرش جدی به اسلام ممکن است شما را برای همیشه از مساله افغانستان و مسائلی از این قبیل در جهان نجات دهد. ما مسلمانان جهان را مانند مسلمانان کشور خود دانسته و همیشه خود را در سرنوشت آنان شریک می دانیم. با آزادی نسبی مراسم مذهبی در بعضی از جمهوری های شوروی، نشان دادید که دیگر این گونه فکر نمی کنید که مذهب مخدر جامعه است. راستی مذهبی که ایران را در مقابل ابر قدرت ها چون کوه استوار کرده است مخدر جامعه است؟! آیا مذهبی که طالب اجرای عدالت در جهان و خواهان آزادی انسان از قیود مادی و معنوی است مخدر جامعه است؟! آری مذهبی که وسیله شود تا سرمایه های مادی و معنوی کشورهای اسلامی و غیر اسلامی در اختیار ابر قدرت ها و قدرت ها قرار گیرد و بر سر مردم فریاد کشد که دین از سیاست جداست، مخدر جامعه است. ولی این دیگر مذهب واقعی نیست بلکه مذهبی است که مردم ما آن را مذهب آمریکایی می نامند. در خاتمه صریحاً اعلام می کنم که جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگ ترین و قدرتمندترین پایگاه جهان اسلام به راحتی می تواند خلا اعتقادی نظام شما را پر نماید و در هر صورت کشور ما همچون گذشته به حسن همجواری و روابط متقابل معتقد است و آن را محترم می شمارد. 

و السلام علی من اتبع الهدی 

روح الله الموسوی الخمینی 


منبع: صحیفه نور، ج 21، چاپ اول، صص 66 تا 69


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۳۱
شهریار فکری
چهارشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۱۶ ق.ظ

شکل گیری اتحادیه اروپا


اندیشه تحقق اتحادیه اروپایی از دیر باز و از همان قرون اولیه میلادی در مفکوره سیاستمداران و اندیشمندان اروپایی بوده است.جنگاورانی چون ناپلئون بناپارت‌ و سیاست پیشه گانی چون بریان که اولی حصول وحدت اروپا را از طریق اعمال زور و دومی از راه مسالمت‌آمیز جستجو میکردند.


وینستون چرچیل، نخست وزیر انگلستان، بعد از جنگ جهانی دوم در سال 1946 م در یک سخنرانی تاریخی در زوریخ بر لزوم تشکیل نهادهای فرا کشوری و قانونگذاری در اروپا تأکید کرده و گفته بود:«زمان تشکیل یک خانواده گسترده اروپایی فرا رسیده است.ما باید کاری کنیم که مردم اروپا تا آنجا که ممکن است در این چهارچوب با آزادی و صلح و امنیت در کنار هم زندگی کنند.».[1]

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۱۶
شهریار فکری