ناتو
نگاهی به تاریخچه شکل گیری و ساختار ناتو

چشم و هم چشمی اصطلاحی است که به نوع رفتار انسانی در حوزه عمل اجتماعی اشاره دارد. واکاوی واژگانی این اصطلاح هر چند می تواند بخشی از محتوا و مفاهیم آن را بازشناساند ولی تنها مولفه ای از مولفه های این نابهنجاری را نشان می دهد. به نظر می رسد که مولفه چشم در ایجاد این پدیده اجتماعی بسیار موثر است. به این معنا که هم در ایجاد و هم در علت و انگیزه، نقش چشم مهم ارزیابی شده است. در حقیقت اشخاصی که گرفتار این نابهنجاری هستند تحت تاثیر بینایی قرار دارند.
با توجه به مساله رقابت که در این اصطلاح نهفته است، اشخاص برای دست یابی به اهداف رقابتی، دست به انواع و اقسام کارهایی می زنند که در چشم دیگری بزرگ نمایند و به نوعی خودنمایی کرده و برتری و چیرگی خویش را نشان دهند. چشم پرکنی و برتری جویی هدفی است که در این نوع رفتار می توان شناسایی کرد.
کسانی که به این بیماری دچار می شوند و تحت تاثیر این پدیده نابهنجار اجتماعی، عمل و رفتار و زندگی می کنند خود تحت تاثیر مواردی هستند که به چشم می آید و می کوشند تا از هم سطح های خویش کم تر نباشند از این رو خود اقدام به رفتاری می کنند که در چشم دیگران مطرح شوند. بنابراین مولفه های اساسی چشم هم چشمی را می بایست در تظاهر، رقابت، احساس خودکم بینی و ارضای آن به اشکال مادی و ظاهری و مانند آن دانست. شخص می کوشد چیزهایی را تهیه و به نمایش گذارد که در چشم دیگری خوب و زیبا و شگفت انگیز باشد و برتری خود را از این طریق به رخ دیگری بکشد.
طلاق عاطفی به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته میشود درواقع در این رابطه ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر منجر میشود به سردی تمامی روابطی که یک زوج میتوانند با هم داشته باشند مانند رابطه روحی، جسمی، عاطفی و حتی گفتاری. وجود این مشکل در یک رابطه باعث بیمهری و کم شدن انرژی مثبت در خانواده میشود زوجها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شدهاند و فقط برای هم حکم یک همخانه یا یک مصاحب که به او عادت کردهاند را دارند. این افراد با فاصلهای که از لحاظ روحی و جسمی با یکدیگر دارند خط قرمزهایی را برای همدیگر مشخص کردهاند و هرکدام در خلوت خود دیگری را متهم میکند. درک نکردن صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و عاقبت بیعلاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی خود همه و همه دست به دست هم میدهد تا یک طلاق عاطفی را در زندگی زوجها بهوجود بیاورد
ولنتاین در قرن اول میلادی در روم زندگی می کرد...
در آن زمان روم تحت سلطه پادشاهی جنگجو به نام کلادسیوس بود که دوست داشت سربازان برای حضور سپاهش در جنگ داوطلب شوند ولی مردها نمیخواستند بجگند، و کلادسیوس این کمبود سرباز را ناشی از سستی مردها در ترک عشق می دانست، پس همه نامزدی ها و ازدواج ها ملغی اعلام کرد همانطور که گفته شد ولنتاین که در آن زمان یک کشیش بود با او به مبارزه برخاست و به همراه ماریوس مقدس عزم خود را جزم کردند تا زوج های جوان را به طور سری به عقد هم درآورند پس از با خبر شدنِ پادشاه از این قضیه برای سر والنتین مقدس جایزه تعیین شد و او زندانی شد.
وقتی در زندان بود بسیاری از کسانی که او آنها را به عقد هم در آورده بود به دیدنش رفتند. آنها گل و نامه های محبت آمیز خود را از بالای دیوار زندان پرتاب می کردند. تا اینکه سرانجام در فوریه سال 269 قبل از میلاد به قتل رسید . یکی از ملاقات کنندگان او دختر زندانبان بود، روزها به دیدارش می آمد و چند ساعتی با هم صحبت میکردند روزی که قرار بود والنتاین کشته شود نامه ای برای تشکر از دختر زندانبان نوشت که با جمله “Love from your valentine” خاتمه یافت.
در سال 496 بعد از میلاد، پاپ جلاسیوس 14 فوریه را به افتخار او روز ولنتاین نامید. از سالها قبل روز 14 فوریه کسانی که یکدیگر را دوست داشته اند برای هم هدایایی ساده ای چون گل می فرستادند. و امروز در اکثر نقاط جهان این روز رو جشن می گیرند و عشاق در این روز با خریدن هدایایی مثل شکلات و عروسک که اکثرا خرس هست و شاخه گل رز و کارت تبریک ولنتاین بهم علاقشون رو نشون میدن.
مفهوم «جنگ نرم» که در برابر «جنگ سخت» {قدرت سخت چهره عریان و خشن قدرت است که تا دیگران را وادار نماید موضع خود را تغییر دهند و بیشتر در جنگ نظامی، کودتا، شورش و جنگ داخلی نمود مییابد.} به کار میرود، دارای تعریف واحدی نیست که مورد پذیرش همگان باشد، و تلقی و برداشت افراد، جریانها و دولتهای گوناگون از جنگ نرم تا حدی متفاوت است. همچنین در برخی تعاریف مرز بین جنگ نرم، عملیات روانی، قدرت نرم و تهدید نرم مشخص نیست. (نائینی ۱۳۸۹: ۵۹)
معروفترین تعریف را به ژوزف نای، پژوهشگر برجستة امریکایی در حوزة قدرت نرم نسبت میدهند وی در سال۱۹۹۰ میلادی در مجلة «سیاست خارجی» شمارة ۸۰ قدرت نرم را توانایی شکلدهی ترجیحات دیگران تعریف کرد. گروهی جنگ نرم را عبارت از استفادهٔ طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوههایی میدانند که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری میشود. (کالینز ۱۳۷۰: ۴۸۷) برخی تلاش برنامه ریزی شده برای استفاده از ابزارها و روشهای تبلیغی، رسانهای، سیاسی و روانشناختی، برای تاثیر نهادن بر حکومتها، گروهها و مردم کشورهای خارجی به منظور تغییر نگرشها، ارزشها و رفتارهای آنان را جنگ نرم میدانند
ین روزها شعلههای درگیری و جنگ در خاورمیانه این بار با حملات تروریستی داعش گرهخورده است؛ چرا خاورمیانه هیچ وقت روی آرامش را بهخود نمیبیند؟
به گزارش همشهری،چه دستی در میان است که در هر دوره زمانی این منطقه شاهد جنگ و خونریزی است و پیشرفت و توسعه در آن همواره زیر سایه این ترمز همیشگی بوده است؟ آموزش، توسعه و اقتصاد در خاورمیانه هر چقدر عقب باشد اما نتیجه یک پژوهش جدید نشان داده که بازار خرید تسلیحات در این منطقه در این سالها هر روز داغتر از روز گذشته بوده است؛ تسلیحاتی که تولیدکننده اصلی آن شرکتهای آمریکایی و اروپایی بهحساب میآیند.
گزارش اخیر مرکز صلح بینالمللی استکهلم نشان میدهد که کشورهای خاورمیانه به جای سرمایهگذاری در آموزش و تحصیل طی حداقل ۱۵ سال گذشته خرید تسلیحات نظامیشان بهصورت میانگین سهبرابر شده است. در گزارش هزینههای نظامی جهان آمده است که کشورهای خاورمیانه که در سال ۱۹۹۸بهصورت میانگین ۴۰میلیارد دلار برای تسلیحات هزینه میکردند، در سالجاری بهطور میانگین مبلغ ۱۲۰میلیارد دلار برای خریدهای نظامی هزینه کردهاند.
در مقابل کشورهای اروپایی هزینههای خرید تسلیحات خود را بهتدریج کم کردهاند و بودجهشان روی آموزش، پژوهش و رفاه اجتماعی متمرکز شده است. نگاهی به آمار بانک جهانی بیندازید متوجه میشوید که در جهان میانگین سرمایهگذاری کشورها در بخش آموزش حدود ۵ درصد بودجه ملی است. اما تقریباً همه کشورهای دیگر خاورمیانه رقم سرمایهگذاری در بخش آموزششان بسیار کمتر از این میزان است: مصر ۳.۸ درصد، بحرین۲.۶ درصد، لبنان ۲.۲درصد از بودجه سالانهشان را صرف آموزش و تحصیل میکنند.
در میان هیاهوی ناامنی و جنگ در این منطقه در مقابل پایین بودن بودجه آموزش و تحصیل هزینه خریدهای نظامی هر روز بیشتر شده است و شرکتهای تسلیحاتی هنوز سود هنگفتی به جیب میزنند.نگاهی به نمودار سر به فلک کشیده هزینه تسلیحات نظامی کشورهای خاورمیانه نشان میدهد که تنور چه کسانی از آتش جنگ و ناامنی در خاورمیانه گرم میشود. جنگ در خاورمیانه برای هیچکس سودی نداشته باشد برای آمریکا و اروپا نانی حسابی دارد.
دماگوژی، دماگوژیسم، دماگوگیا، رهبری مردم، دماگوگوس، عوام فریب، مردم فریب
این دو واژه که از زبان فرانسه به فارسی وارد شده است در اصل از «دماگوگیا» در زبان یونانی گرفته شده است. در زبان یونانی، دماگوگیا به معنای «رهبری مردم» بوده و در روم باستان نیز به همین معنا به کار می رفته و معنای افتخار آمیز داشته و شخصیتهای بزرگ را «دماگوگوس» یا «رهبر مردم» مینامیدند. کسانی چون پریکلس، دموستنس و کیکرو (سیسرو) را به این نام خواندهاند.
اما در زبان سیاسی جدید، دماگوژی به معنای عوام فریبی و مردم فریبی به کار میرود، یعنی بهرهگیری نادرست از احساسات و تعصبهای عامه مردم. از این رو «دماگوگ» در زبان سیاسی جدید هم ردیف با «عوام فریب» و «مردم فریب» است.
امروزه با توجه به رشد فکری وآگاهی عمومی ملت های جهان، نفوذ و سلطه و به دست آوردن مستعمرات از راه لشکر کشی های نظامی به آسانی امکان پذیر نیست و در صورت اجرا هزینه های زیادی را برمهاجمان تحمیل می کند به همین سبب بیش از یک قرن است که استعمارگران روش نفوذ در کشورها را تغییر داده اند و از طریق سیاست های فرهنگی(با عناوین تبلیغ مذهبی، رواج تکنولوژی، انجمن های خیریه، ترویج بهداشت و...)تلاش می کنند به اهداف شوم خود برسند زیرا فهمیده اند که بهترین راه نفوذ در سایر کشورها نفوذ در فرهنگ آنان و استحالة درونی آن است آنان می خواهند ارزش های مورد پسند خود را ارزش های مترقی جلوه دهند تا بتوانند آن را جایگزین معیارهای بومی و ملی ملت ها سازند که در فرهنگ ملت ها از این اقدامات به هجوم فرهنگی تعبیر می کنند. پس عمل جایگزینی فرهنگ بیگانه با فرهنگ خودی به شکلی هوشیارانه که بتواند یک ملت و جامعه را نسبت به فرهنگ خود بیگانه و مطیع غرایز بیگانگان کند «تهاجم فرهنگی» محسوب می شود
پوپولیست یا همان اقدامات مردم باور یا عوام گرایانه را می توان در قالب اموری ارزیابی کرد که به دنبال رضایت عمومی و جلب پشتیبانی و حمایت مردم در حوزه های مختلف است که از این مسیر سیاستمداران می توانند به اهداف و خواسته های سیاسی، حزبی و گروهی نائل شوند. در برخی اوقات اقدامات پوپولیستی که از سوی مجریان یک کشور انجام می شود در قالب اقدامات عوام فریبانه قلمداد می شود و گروه ها و احزاب رقیب تلاش می کنند با تبلیغات گسترده و استفاده از رسانه به اینگونه اقدامات در راستای تخریب چهره مجریان امر، دامن بزنند.