پنجشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۰۲ ب.ظ
ناتو
نگاهی به تاریخچه شکل گیری و ساختار ناتو

سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو)، اتحادی متشکل از 26 کشور از امریکای شمالی و اروپا است که با امضای پیمان آتلانتیک شمالی در 4 آوریل 1949 بین 10 کشور اروپایی، کانادا و ایالات متحده امریکا در واشنگتن، تاسیس شد و مقر آن شهر بروکسل، پایتخت بلژیک شد.
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو)، اتحادی متشکل از 26 کشور از امریکای شمالی و اروپا است که با امضای پیمان آتلانتیک شمالی در 4 آوریل 1949 بین 10 کشور اروپایی، کانادا و ایالات متحده امریکا در واشنگتن، تاسیس شد و مقر آن شهر بروکسل، پایتخت بلژیک شد.
در دنیای پس از جنگ جهانی دوم، کاپیتالیسم و کمونیسم دو ایدئولوژی مسلط بر صحنه روابط بین الملل بودند. این دو ایدئولوژی در قالب دو ابرقدرت ایالات متحده و اتحاد شوروی، که تنها کشورهایی بودند که پس از فروکش کردن آتش جنگ، نای ادامه حیات داشتند، به رقابت با هم پرداختند.
صحنه اصلی این رقابت نیز قاره اروپا واقع شد و با تقسیم آلمان به دو کشور آلمان شرقی و غربی، تقسیم اروپا به دو اردوگاه شرق و غرب، شکل عملی به خود گرفت. اروپای ویران شده به هیچ وجه توان رویارویی و ایجاد سد نفوذ در مقابل سیاست های توسعه طلبانه شوروی را نداشت.
در واقع، ایالات متحده امریکا و متحدان غربی آن سازمان ناتو را به وجود آوردند تا در مقابل اتحاد شوروی و گسترش کمونیسم به اروپای غربی مانعی ایجاد نمایند. از پایان جنگ جهانی دوم تا تشکیل ناتو – حدود 4 سال – اتفاقاتی رخ داد که کشورهای غربی را به سمت تشکیل اتحادی از جنس اتحاد ناتو سوق داد:
اظهارات استالین: استالین بارها از ناسازگاری کمونیسم و کاپیتالیسم سخن گفت. وی با تاکید دوباره بر یک تعریف مارکسیستی در مورد «دو اردوگاه» که در پایان جنگ جهانی دوم شکل گرفته بود، موجبات نگرانی و تشویش رهبران کشورهای غربی را فراهم کرد؛ استالین اردوگاه اول تحت رهبری امریکا را اردوگاه کاپیتالیست یا امپریالیست و اردوگاه دوم به رهبری شوروی را اردوگاه سوسیالیست نامید.
بحران یونان (1946): در انتخابات 1946 یونان، سلطنت طلبان با حمایت انگلستان به پیروزی رسیدند. نیروهای چپ که در کنار مردم علیه اشغالگران مقاومت کرده بودند، واکنش های شدیدی نشان دادند که منجر به جنگ داخلی شد و انگلستان به حمایت از سلطنت طلبان و آلبانی، بلغارستان و یوگسلاوی نیز به حمایت از نیروهای چپ پرداختند.
بحران ترکیه (1946): شوروی فشارهایی بر دولت ترکیه وارد کرده و ادعا هایی در خصوص تنگه های بسفر و داردانل اعلام نمود. در این بحران، دولت های غربی به حمایت از ترکیه پرداختند.
تشکیل کمینفرم (1947): شوروی در اکتبر 1947 کمینفرم یا دفتر اطلاعات احزاب کمونیست را به منظور هماهنگ کردن فعالیت احزاب کمونیست کشورهای اروپا بویژه ایتالیا، فرانسه، رومانی، چکسلواکی و شوروی تشکیل داد.
تقسیم آلمان: در ژوئن 1948 استالین دسترسی متفقین به برلن غربی از طریق خطوط زمینی را به مدت 323 روز قطع کرد ولی ترومن، رئیس جمهور ایالات متحده، با برقراری پل هوایی این مشکل را حل کرد. در سال بعد در 7 مه 1949 دول غربی تشکیل «دولت آلمان فدرال» را در نواحی تحت اشغال خود اعلام کردند. شوروی نیز چند ماه بعد در 7 اکتبر همان سال تاسیس «جمهوری دموکراتیک آلمان» را اعلام نمود. بنابراین تقسیم عملی اروپا شکل واقعی به خود گرفت.
بحران چکسلواکی (1948): در فوریه 1948 کمونیست های چکسلواکی، دولت را به دست گرفتند و به سرعت کابینه ای کمونیستی تشکیل دادند. تنها وزیر طرفدار «طرح مارشال» در این کابینه، مازاریک، به طرز مشکوکی جان سپرد.
مقاله «فارین افرز»: در ژوئیه 1947 در مجله فارین افرز مقاله ای به چاپ رسید که نام نویسنده آن «آقای X» معرفی شده بود. بعدها مشخص شد نویسنده آن «جورج کنان» نظریه پرداز معروف امریکایی بوده که در آن زمان رایزن سفارت امریکا در مسکو بود. وی راهبردی جدید برای مقابله با سیاست های توسعه طلبانه شوروی به دولت امریکا پیشنهاد کرد که بعدها «سیاست سد نفوذ» نام گرفت.
دکترین ترومن (1947): با وضع بد اقتصادی کشورهای اروپا در سال 47-19466، هری ترومن، رئیس جمهور ایالات متحده، در سال 1947 طی پیامی به کنگره اعلام کرد، «سیاست های ایالات متحده باید این باشد که از ملل آزادی که در برابر سلطه طلبی های اقلیت های مسلح (کمونیست های داخلی) و فشارهای خارجی (شوروی) مقاومت می کنند، حمایت نماید.» وی خواستار اختصاص 400 میلیون دلار کمک به ترکیه و یونان شد.
طرح مارشال (1947): شکل گیری ناتو با طرح اقتصادی مارشال برای احیای اقتصاد اروپا همزمان بود. ایالات متحده تصمیم گرفت در قالب این طرح، به یاری کشورهای اروپایی که تازه از آوار جنگ جهانی دوم سر برآورده بودند، بپردازد. مارشال، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده، در ژوئن 1947 در سخنرانی خود در دانشگاه هاروارد اعلام کرد: «کمونیسم را باید با ارتش اقتصادی سرکوب کرد و نه با خشونت.» سپس با ارائه پیشنهادی خواستار کمک های اقتصادی وسیعی به کشورهای اروپایی شد. کنگره در سال 1948 این طرح را تحت عنوان «برنامه احیای اروپا» تصویب کرد. طرح مارشال بین سال های 1947 و 1952 اجرا شد.
قطعنامه واندنبرگ-کنالی: در سال 1948، دو تن از سناتورهای امریکایی طرحی را در سنا تصویب نمودند که نشان دهنده پایانی بر دکترین مونروئه (عدم دخالت ایالات متحده در خارج از قاره امریکا) بود.
پیمان دانکرک (1947): انگلستان و فرانسه به خاطر ترس همیشگی که از آلمان داشتند، در مارس 19477 پیمانی را در شهر دانکرک فرانسه امضا کردند که هدف آن تحدید و اعمال کنترل بیشتر بر آلمان بود. بر اساس این پیمان، دو کشور بر اقدام مشترک علیه هر نوع تجاوز جدید از سوی آلمان متعهد می شدند.
پیمان بروکسل(1948): در مارس 1948 نمایندگان کشورهای انگلیس، فرانسه، بلژیک، هلند و لوگزامبورگ با هدف انعقاد معاهده ای در زمیه کمک متقابل در شهر بروکسل گرد هم آمدند که به امضای پیمان بروکسل منجر شد. در این پیمان کشورها برای «ایجاد سیستم دفاعی مشترک» و «گسترش روابط اقتصادی و فرهنگی» متعهد شده بودند.
در 6 ژوئیه 1948 مذاکراتی بین وزیر خارجه ایالات متحده و سفرای کانادا و کشورهای عضو پیمان بروکسل در واشنگتن برگزار شد که به امضای پیمان آتلانتیک شمالی در آوریل 1949، بین وزرای خارجه این کشورها به علاوه کشورهای ایتالیا، دانمارک، ایسلند، نروژ و پرتغال منجر شد.
هری ترومن، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، در رابطه با طرح مارشال و اتحاد ناتو اینگونه اظهار نظر می کند: «طرح مارشال و ناتو دو روی یک سکه اند.» بسیاری این دو برنامه ایالات متحده امریکا در قبال کشورهای اروپایی را ابزار سلطه این ابرقدرت بر اروپا دانسته اند؛ سلطه بر اقتصاد این کشورها از طریق طرح اقتصادی مارشال و سلطه نظامی و امنیتی بر آن ها از طریق سازمان ناتو.
پیمان آتلانتیک شمالی که بر اساس آن سازمان ناتو تاسیس شد، در مقدمه خود تاکید دارد: «دولت های امضا کننده این پیمان، قصد دارند از آزادی که میراث مشترک مردم آن ها به شمار می رود و بر اساس اصول دموکراسی، آزادی فردی و حکومت قانون ایجاد شده است، حفاظت کرده و ثبات و آرامش را در منطقه آتلانتیک شمالی برقرار سازند. آن ها همچنین مصمم هستند، تلاش های خود را در راستای دفاع دسته جمعی و حفاظت از صلح و امنیت متحد نمایند.»
بر اساس این پیمان – ماده 5 -- کشورهای عضو ناتو موافقت کرده اند که حمله علیه یکی از اعضا را حمله علیه تمامی اعضا در نظر گرفته و به کمک کشور یا کشورهایی که مورد هجوم قرار گرفته اند، بشتابند.
۹۵/۱۱/۲۸