شهریار فکری اجیرلو

دانستن حقایق زندگی
مشخصات بلاگ
شهریار فکری اجیرلو
سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۰۴ ب.ظ

انقلابهای رنگی

اطلاعات عمومی

مطالب علمی،پزشکی،سیاسی،نظامی

انقلاب مخملی ایران و اوکراین

مقدمه

شیوه‌های تبلیغات انتخاباتی حامیان کاندیدای مطرح دوم خرداد و حوادث و ناآرامی‌های پس از آن در تهران و برخی شهرهای بزرگ کشور در اعتراض به نتایج بدست آمده از انتخابات، ناخودآگاه یادآور انقلاب‌های مخملی انجام شده چند سال گذشته در کشورهای باقیمانده از بلوک پیشین شرق، یعنی چکسلواکی در سال 1989، صربستان طی دو مرحله در سال‌های ۱۹۹۷ و ۲۰۰۰، گرجستان در سال ۲۰۰۳، اوکراین در سال ۲۰۰۴ و قرقیزستان در سال ۲۰۰۵ است که طی آن هیات حاکمه این کشورها جای خود را به حکومت‌های طرفدار غرب و ایالات متحده آمریکا دادند.

انقلاب رنگی یا مخملی چیست؟

انقلاب‌های «رنگین» یا «مخملی» به تحولات و دگرگونی‌های سیاسی و برخوردهای منفی بدون خونریزی مردمی با حکومت‌هایی اطلاق می‌شود که میانه خوبی با غرب و در راس آن ایالات متحده ندارند و از نگاه غرب به عنوان حکومت‌هایی متعصب، دیکتاتور و خودرای شناخته می‌شوند. در تمامی این انقلاب‌ها، هدف روی کار آوردن دولت و اشخاصی است که گزینه مناسبی برای پیگیری اهداف غرب هستند.

با مطالعه و بررسی انقلاب‌های مخملی انجام شده در کشورهای مختلف، می‌توان ویژگی‌های مشترک آن‌ها را به شرح زیر بیان کرد:

1- طرح شعارهای دفاع از دموکراسی و آزادی

2- متهم کردن دولت به فساد مالی و سیاسی و ناکارآمد جلوه دادن آن

3- سیاه‌نمایی و بحرانی جلوه دادن اوضاع کشور در حوزه‌های مختلف

4- مشخص کردن ایام انتخابات به عنوان فرصتی برای ایجاد تغییر و سازماندهی هواداران برای پیروزی با یک رنگ و نماد خاص

5- برخورداری مخالفین از حمایت‌های مالی، سیاسی و تبلیغاتی غرب

6- اعلام زودهنگام پیروزی در انتخابات و متهم نمودن دولت به تقلب گسترده و اعتراض به نتیجه آن از سوی مخالفین

7- فراخوان مردم به مبارزه منفی و نافرمانی مدنی به صورت مسالمت‌آمیز با هدف ابطال انتخابات

8- دستیابی به قدرت سیاسی با پشتوانه اعتراضات مردمی و انجام تغییرات در حوزه‌های مختلف

ویژگی‌های انقلاب نارنجی اوکراین

 نکته قابل تامل در حوادث پس از انتخابات ایران، شباهت‌های بسیار نزدیک این حوادث با انقلاب نارنجی سال 2004 اوکراین است که به نظر می‌رسد در کنار الگوبرداری از سایر انقلاب‌های رنگین مشابه، الگوی اصلی حوادث اخیر ایران، انقلاب نارنجی سال 2004 اوکراین بوده است.

با پایان یافتن دوران ریاست جمهوری «کوچما» در سال 2004، رقابت برای تصدی کرسی ریاست جمهوری میان گروه‌های سیاسی اوکراین آغاز شد.

کوچما که دیگر فرصتی برای شرکت مجدد در عرصه رقابت‌های انتخاباتی نداشت، «ویکتور یانوکوویچ» نخست‌وزیر وقت اوکراین که تفکراتی موافق با دولت، شخص کوچما و در تضاد با غرب داشت، را به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود در انتخابات ریاست‌جمهوری معرفی کرد.

در جناح مقابل نیز کاندیدای اصلی اپوزیسیون مخالف دولت و مورد حمایت غرب یعنی «ویکتور یوشچنکو» که سابقه ریاست بانک مرکزی اوکراین را در سوابق کاری خود داشت، وارد عرصه شد.

دور اول انتخابات، 31 اکتبر 2004 برگزار شد و در حالی که رسانه های حامی یوشچنکو قبل از پایان شمارش آراء مدعی شدند براساس آمارهایی که ناظران داده‌اند وی پیروز انتخابات است، اما کمیته برگزاری انتخابات پس پایان شمارش آراء، ضمن گزارش نتیجه قطعی، به دور دوم کشیده شدن انتخابات را اعلام کرد.

در همین حال، دور دوم انتخابات روز 21 نوامبر 2004 در فضایی ملتهب و پرتنش برگزار شد. در این دور نیز رسانه‌های حامی یوشچنکو قبل از پایان شمارش آراء، وی را با 49 درصد در مقابل 45 درصد آرای یانوکوویچ، پیروز اعلام کردند، اما یک روز بعد، ویکتور یانوکوویچ از سوی ستاد مرکزی انتخابات، به عنوان نامزد برنده معرفی شد.

 آغاز درگیری و اغتشاشات خیابانی

در واکنش به این نتیجه و در راستای اجرای انقلاب نارنجی که از ماه‌ها قبل زمینه برای اجرای آن فراهم شده بود، طرفداران یوشچکنو در شهرهای غربی اوکراین و پایتخت، نسبت به اعلام نتایج، اعتراضات خود را آغاز کردند و نتایج انتخابات را بی‌اعتبار خوانده و خواستار ابطال و برگزاری مجدد انتخابات شدند.

به دنبال این حوادث و حضور مستمر معترضان در خیابان‏ها و محاصره ساختمان‏های دولتی که تحت کنترل معترضان درآمده بود، مواضع رسمی نیز کم‌کم نرم‏تر شد تا اینکه در 7 دسامبر 2004، دادگاه عالی اوکراین رای به ابطال و برگزاری مجدد انتخابات ریاست جمهوری داد.

پس از ابطال انتخابات، در روز 26 دسامبر، انتخابات با حضور 12 هزار ناظر بین‌المللی برگزار شد که طی آن، با جریان‌سازی‌های صورت گرفته، یوشچنکو با 15 میلیون و 115 هزار و 712 رای و کسب 51 درصد آراء، برنده نهایی انتخابات معرفی شد و انقلاب نارنجی با موفقیت به نتیجه رسید.

حمایت آمریکا از اغتشاشات خیابانی در اوکراین

روزنامه "گاردین" در همان ایام طی مقاله‌ای با عنوان "پشت پرده انقلاب نارنجی اوکراین" به قلم "میشل خوسودوفسکی" در مورد حمایت‌های غرب از یوشچنکو نوشت: "ویکتور یوشچنکو نامزد اپوزیسیون در انتخابات ریاست‌جمهورى اوکراین قویاً از حمایت  واشنگتن برخوردار است. او نه فقط از طرف صندوق بین‌المللى پول و جامعه مالى بین‌المللى حمایت می‌شود، بلکه از تأیید «بنیاد ملى براى دموکراسى»، «موسسه خانه آزادى» و «انستیتوى جامعه باز» متعلق به جورج سوروس نیز برخوردار

 است."

در این راستا، واشنگتن حمایت‌های خود را از یوشچنکو دریغ نکرد و تا پایان کار و به پیروزی رساندن وی، با او همراه بود.

پس از پیروزی انقلاب نارنجی، سناتور «مک‌کین» آمریکایی اعلام کرد: "تمامی این حرکت انقلابی مدیون اینترنت بود و این فعالان سیاسی بودند که با استفاده از اینترنت، با مخالفان خود در تماس بوده و آن‌ها را سازماندهی می‏کردند."

روزنامه "نیویورک‌تایمز" نیز از کمک 65 میلیارد دلاری آمریکا برای پیروزی انقلاب نارنجی اوکراین و روی کار آوردن یوشچنکو پرده برداشت.

در ادامه، با بررسی فیلم مستند 90 دقیقه‌ای "انقلاب نارنجی اوکراین" ساخته "یورک زیمرمن" به بررسی  تاکتیک‌ها و روش‌های به کار گرفته در انقلاب مخملی موفقیت‌آمیز اوکراین پرداخته و سپس این روشها و تاکتیک‌ها را با اتفاقات اخیر پس از انتخابات ایران مورد مقایسه قرار می‌دهیم. 

الف) مقایسه برنامه‌های ایام تبلیغات انتخابات اوکراین و انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران

 1- الف) رفتارها و برنامه‌های ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اوکراین 

1- انتخاب رنگ نارنجی به عنوان نماد: شال نارنجی یوشچنکو، نماد انقلاب مسالمت‌آمیز هوادارن وی و تغییر ساختار سیاسی اوکراین بود که حامیان یوشچنکو در ایام تبلیغات انتخاباتی در تمامی صحنه‌ها با پرچم، تی‌شرت، شال گردن، سربند، بازوبند، کلاه و عکس‌های یوشچنکو با زمینه نارنجی حاضر می‌شدند.

2- برگزاری تجمعات طولانی‌مدت تبلیغاتی در خیابان‌ها و مانور دادن با رنگ‌های نارنجی و سخنرانی یوشچنکو در این تجمعات

3- سیاه‌نمایی اقدامات دولت کوچما که از کاندیداتوری رقیب یوشچنکو یعنی یانوکوویچ حمایت می‌کرد و بحرانی جلوه دادن اوضاع اقتصادی و سیاسی اوکراین و ناکارآمد جلوه دادن دولت.

4- متهم نمودن دولت اوکراین به خشونت، ترور مخالفان، فساد مالی، اداری و سیاسی

5- وارد کردن اتهام محکومیت قضایی و دروغ‌گویی به یانوکوویچ.

6- تشکیک در سلامت انتخابات و این‌که چون دولت و برگزارکنندگان انتخابات، هم تفکر با یانووکویچ هستند احتمال تقلب بسیار بالاست.

7- القای پیروزی صددرصدی یوشچنکو در انتخابات: در این مورد یوشچنکو و اطرافیان وی همواره اعلام

 می‌کردند که اگر تقلبی در برگزاری انتخابات صورت نگیرد، وی حتماً پیروز خواهد شد.

8- اعتراض به حمایت رسانه‌های دولتی از یانوکوویچ و اعلام اینکه یوشچنکو از تبلیغات رسانه‌ای دولتی

محروم است.

9- طراحی اقدام علیه یوشچنکو و انتشار خبر مسمومیت غذایی وی که در افزایش محبوبیت و بالا رفتن آراء نقش قابل توجهی داشت.

10- اعلام زودهنگام نتیجه انتخابات با پیروزی یوشچنکو قبل از شمارش آراء و تبریک پیروزی از سوی رسانه‌های خارجی و داخلی حامی وی: این رسانه‌ها تنها ساعتی پس از پایان رای‌گیری اعلام کردند که یوشچنکو، پیروز قطعی انتخابات شده است.

2- الف) رفتارها و برنامه‌های ایام تبلیغات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران

1- انتخاب رنگ سبز به عنوان نماد: ستاد مرکزی کاندیدای مطرح اصلاح‌طلبان در انتخابات دهم ریاست جمهوری، رنگ سبز را به عنوان نماد تبلیغاتی خود معرفی کرد و این کاندیدا، در برنامه‌های تبلیغاتی خود همواره با شال گردن سبز در جلسات حاضر می‌شد و حامیانش نیز در این ایام و پس از آن، در تمامی صحنه‌ها از تی‌شرت، مانتو، شال گردن، سربند، بازوبند، مچ‌بند و عکس‌های نامزد مورد علاقه خود با زمینه سبز استفاده می‌کردند.

2- برگزاری تجمعات مستمر و حضور روزانه و شبانه در خیابان‌ها و میادین اصلی شهرهای بزرگ: در ایام تبلیغات، همواره شاهد حضور روزانه و شبانه هواداران کاندیدای اصلی اصلاح طلب با تی‌شرت، شال گردن، سربند، بازوبند و مچ بند سبز و عکس‌های نامزد مورد علاقه خود در خیابان‌ها و میادین اصلی شهرهای بزرگ کشور و به ویژه میادین و خیابان‌های اصلی و مورد توجه تهران و همچنین مانورهایی در قالب زنجیره‌های انسانی هواداران بودیم.

3- سیاه‌نمایی اقدامات دولت از سوی کاندیداهای اصلاح‌طلب و اطرافیان آن‌ها در سخنرانی‌های مختلف تبلیغاتی و بحرانی جلوه دادن اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور و ناکارآمد جلوه دادن دولت: در ایام تبلیغات به کرات شاهد سیاه‌نمایی عملکرد دولت از سوی کاندیداهای اصلاح‌طلب و حامیان آن‌ها در سخنرانی‌ها، مناظره‌های تلویزیونی، روزنامه‌ها و سایت‌های خبری حامی آن‌ها بودیم و بارها اعلام کردند که کشور در وضعیت بحرانی به سر می‌برد و تداوم شرایط موجود، کشور را با خطر مواجه می‌کند. البته کاندیدای اصلی اصلاحات نیز بارها در سخنرانی‌های مختلف خود، علت حضور در عرصه انتخابات پس

از 20 سال سکوت را، "احساس خطر" از تدوام وضع موجود اعلام کرد.

4- متهم نمودن دولت به تحجر و خشونت، برخورد با منتقدان و مخالفان، فساد مالی و اداری: زیر سوال بردن طرح امنیت اجتماعی و گشت ارشاد از سوی کاندیداهای اصلاح‌طلب و متهم کردن دولت به برخوردهای خشن با جوانان در قالب این طرح، وارد کردن اتهام برخورد با منتقدان و مخالفان دولت از طریق تعطیلی روزنامه‌ها و سایت‌ها و عدم اجازه نشر برخی کتاب‌ها، متهم کردن برخی اعضای کابینه دولت به رانت‌خواری و فساد مالی- که نمونه بارز آن را در مناظره‌های تلویزیونی احمدی‌نژاد با نامزدهای اصلاح طلب مشاهده شد- و همچنین انتشار شب‌نامه‌ها و تهیه نمودارهایی مبنی بر خویشاوندسالاری و پارتی‌بازی در کابینه دولت و ... از نمونه‌های برجسته وارد کردن این اتهامات به دولت بود.

5- وارد کردن اتهام دروغ‌گویی به دولت و رئیس‌جمهور: کاندیدای مطرح جریان اصلاحات، بارها و بارها اتهام دروغ‌گویی را به رئیس‌جمهور و دولت و این‌که این دولت، آمارهای غلط و کذب به مردم ارائه می‌دهد را در گفت‌و‌گوها و مناظره‌های تلویزیونی خود مطرح کرد و هواداران وی نیز در تجمعات، همواره پوسترهایی با عناوین" دروغ ممنوع"، "خسته‌ایم از دروغ" و... بالای سر می‌بردند و شعار "دروغگو، دروغگو" سر می‌دادند.

6- القای از بین رفتن وجهه بین‌المللی ایران بر اثر سیاست‌های دولت: در ایام تبلیغات، در سخنرانی‌های مختلف از سوی کاندیداهای اصلاح‌طلب و اعضای ستادهای آن‌ها، چندین بار اعلام شد که سیاست خارجی دولت ضعیف بوده و این دولت به تنش با کشورهای دیگر دامن زده و بر اثر سیاست‌های آن، روابط ما تنها به چند کشور فقیر و ضعیف آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتین محدود شده و حتی کاندیدای برجسته اصلاح طلب، در مناظره خود با احمدی‌نژاد اعلام کرد که "ملت ما در جهان، خوار شده است".

7- تشکیک در سلامت انتخابات و القای بی‌اعتمادی نسبت به برگزارکنندگان و مطرح کردن احتمال انجام تقلب: این بخش بسیار مورد تاکید کاندیداهای اصلاح طلب و حامیان آن‌ها در روزهای تبلیغات بود و در اکثر سخنرانی‌های خود از این مسئله ابراز نگرانی می‌کردند که چون برگزارکنندگان انتخابات همه از یک تفکر و نزدیک به تفکر احمدی‌نژاد هستند بنابراین احتمال تقلب بسیار بالاست و در همین ارتباط هم پیشنهاد "حضور ناظران بین‌المللی برای برگزاری انتخابات" از سوی یکی از اطرافیان آنها ارائه شد و در همین ارتباط، کمیته‌ای به نام صیانت از آراء نیز تشکیل شد. در همین حال هواداران نامزد اصلی اصلاح طلب  نیز در تجمعات شبانه و روزانه خود در میادین و خیابان‌ها همواره شعارهایی همچون" اگر تقلب بشه / ایران قیامت میشه"، " اگر تقلب نشه / ... اول میشه" و... سر می‌دادند و شایعاتی هم در قالب پیامک درباره " استفاده از خودکارها با جوهر پاک‌شونده در حوزه‌های اخذ رای"، " لزوم رای ندادن در مساجد" و ... انتشار داده می‌شد.

 8- القای پیروزی صددرصدی کاندیدای مطرح جریان اصلاحات در انتخابات: اطرافیان این نامزد اصلاح طلب همواره اعلام می‌کردند که اگر تقلبی در برگزاری انتخابات صورت نگیرد وی حتماً پیروز خواهد شد و تاکید آن‌ها بر این مسئله، تکیه بر نظرسنجی‌هایی بود که موسسه‌های حامی وی انجام داده بودند.

9- اعتراض به صداوسیما و متهم کردن آن به حمایت از احمدی‌نژاد: در روزهای تبلیغات انتخابات بارها و بارها نامزدهای اصلاح طلب نسبت به عملکرد صداوسیما اعتراض کرده و روزنامه‌ها و رسانه‌های حامی آن‌ها نیز صداوسیما را طرفدار احمدی‌نژاد معرفی کردند و نامه‌ای هم از سوی آنها در اعتراض به عملکرد صداوسیما به ضرغامی رئیس این سازمان نوشته شد.

10- اصلاحات خون می‌خواهد!: یکی از تئوریسین‌های جریان اصلاحات در نشست محرمانه با اعضای این جریان گفته بود اصلاحات به پیروزی نمی‌رسد مگر این‌که در این راه خون ریخته شود. عضو دیگر این جریان تاکید کرده بود که انتخابات این جریان باید "پاکستانیزه" شود؛ یعنی بی‌نظیر بوتویی باید ترور شود تا آصف‌علی زرداری به پیروزی برسد.

بررسی وقایع سال 2004 اوکراین نشان می‌دهد که مظلوم‌نمایی همان اتفاقی بوده است که در انقلاب اوکراین با مسموم شدن ناقص یوشچنکو صورت گرفت. در ایران نیز برخی اخبار غیررسمی حاکی از تلاش برای ترور ناکام و نمایشی نزدیکان مطرح کاندیداهای اصلاحات بود.

11- اعلام پیروزی زودهنگام از سوی کاندیدای اصلی جریان اصلاحات قبل از پایان شمارش آراء: در شب برگزاری انتخابات و در حالی که به واسطه تمدید زمان اخذ رای، رای‌گیری در ساعت 22 جمعه شب به پایان رسید، کاندیدای مطرح اصلاح طلب طی اطلاعیه‌ای که در ساعت 23 و 1 دقیقه و 54 ثانیه از سوی سایت"قلم نیوز" منتشر شد اعلام پیروزی کرد و در همان شب، نشست خبری خود را با خبرنگاران برای اعلام پیروزی خود نیز برگزار کرد. در همین حال، به فاصله دقایقی به پایان رای‌گیری، دو عضو جریان اصلاحات در مصاحبه‌هایی با سایت قلم‌نیوز، از پیروزی "30 میلیونی" و یا پیروزی "60درصدی" براساس اطلاعات رسیده به آن‌ها خبر دادند.

ب) مقایسه رفتارهای پس از انتخابات اوکراین و برنامه های پس از انتخابات 22 خرداد ایران در راستای عملیاتی شدن انقلاب مخملی

1- ب) برنامه‌های پس از انتخابات اوکراین در راستای عملیاتی شدن انقلاب نارنجی:

1- اعتراض به نتیجه انتخابات و دعوت از مردم برای حضور در خیابان‌ها و میادین شهر و در ادامه برپا کردن چادر در میدان اصلی (میدان استقلال) شهر کیف.

2- اعتراض به نهادهای دولتی برگزارکننده انتخابات، متهم کردن آن‌ها به تقلب و درخواست برای ابطال

انتخابات و رای‌گیری مجدد.

3- حضور یوشچنکو در تجمعات و سخنرانی در میان آن‌ها و تاکید بر اعتراضات آرام و پرهیز از هرگونه خشونت در اعتراضات.

4- اعتراض به این‌که کمیته برگزاری انتخابات درهای مکان شمارش آراء را در لحظه شمارش،به روی ناظران انتخاباتی یوشچنکو بسته است.

5- حمایت گسترده رسانه‌های مورد حمایت غرب و آمریکا از جمله در قالب شبکه‌های تلویزیونی، رادیویی و سایت‌های اینترنتی از معترضان و مخالفان و تحریک آن‌ها برای ادامه اعتراضات.

6- انعکاس گسترده تحولات اوکراین توسط سی‌ان‌ان، بی‌بی‌سی و یورو‌نیوز و هدایت افکار عمومی این کشور.

7- ادعای مخدوش شدن آراء یوشچنکو از سوی کمیته برگزاری انتخابات از طریق پاشیدن اسید بر روی آنها.

8- اعتراض به تمدید زمان رای‌گیری و القای این‌

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۰۴
شهریار فکری
سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۴۳ ب.ظ

تحولات یمن


در یمدن با وجود ماه ها اعتراضات گسترده،در سوریه دولت بشار اسد با چالشهای جدی مواجه است و مداخلات و فشارهای منطقه ای و بین المللی بر دولت سوریه امکان مهار بحران و حل و فصل معضلات را دشوار ساخته است. در یک جمع بندی کلی و به عنوان نتیجه مباحث به واکاوی دلایل حمله عربستان به یمن بپردازیم چنین واکنشی بیشتر در قالب یک اقدام بازدارنده و توازن بخش از سوی عربستان قابل تحلیل میباشد. بنابراین عربستان،با تشکیل ائتلافی علیه حوثیها به دنبال توقف آن چیزی است که ان را در دخالت ایران در جهان عرب میداند و به دلیل اینکه یمن حیات پشتی عربستان به شمار میاید،برخلاف انچه که در عراق و سوریه انجام میدهد،به صورت مستقیم تری در یمن مداخله میکند. تهاجم نظامی عربستان در سال میلادی 2009 نتوانست جنبش حوثیها را نابود کند و همواره حوثیها بعد از این جنگ به بازسازی قدرت خود در حوزه نظامی و افزایش نفوذ سیاسی خود در یمن پرداخته که نقش پررنگ انصار الله در برکناری صالح از قدرت نمونه بارز همین امر است. استعفای منصورهادی و انحلال مجلس نمایندگان یمن نشان داد که انصارالله به جایگاه ویژه ای در حوزههای امنیتی و سیاسی یمن دست یافته که عربستان سعودی نسبت به این واقعیت رخ داده بسیار نگران است عواملی همچون موقعیت ژئوپلتیک یمن و اشراف بر تنگه باب المندب،همسایگی عربستان،با این کشور و نگرانی نسبت به مرز جنوبی خود اتحاد عربستان باایالت متحده رقابتهای ایران و عربستان هراس عربستان از شکل گیری حکومت دموکراتیک در یمن و در نهایت مهار انصار الله  و به قدرت رساندن منصورهادی از مهمترین ریشه هایی بودند که عربستان سعودی را به شکل دهی یک اتلاف عربی و تهاجم نظامی به یمن سوق داده است. عربستان نزدیکی گروههای و به خصوص سوریه به ایران را به منزله برهم خوردن تعادل منطقه ای و به حاشیه رفتن سیاستهای سعودی میداند،بنابراین عربستان در هماهنگی با رویکرد -عربی-غربی تلاش دارد تا موقعیت ایران در سوریه را کاهش دهد. از این رو در چنین شرایطی این کشور برای محدود سازی قدرت ایران در خاورمیانه از گروههای معترض در سوریه حمایت میکند. بی ثباتیهای سیاسی که از 2011 دنیای عرب را فرا گرفته،ائتلافهای راهبردی را در منطقه خاورمیانه تحت تاثیر قرار داده است تا جایی که در فرایند این بحرانها،نیروهای تاثیرگذار منطقه ای و فرامنطقه ای راهبردهای متفاوتی را در پیش گرفته اند. در این راستا میتوان به راهبردهای متعارض ایران و عربستان سعودی در بحران کنونی سوریه اشاره کرد که ناشی از الزامات ساختاری منطقه ای و پیامدهای استراتژیکی است که بحران کنونی سوریه برای هر کدام از این کشورها خواهد داشت. پس از انقلاب اسلامی ایران در 1979.ایران و عربستان به عنوان دوقدرت منطقه ای همواره به افزایش حوزه نفوذ یکدیگر واکنش نشان داده و افزایش نفوذ منطقه ای یکدیگر را به هزینه منافع امنیتی خود دریافته اند سوریه به عنوان یک بازیگر منطقه ای که جایگاه ویژه ای در معادلات استراتژیکی و ژئوپلتیکی خاورمیانه دارد،به عرصه رقابت دو قدرت ایران و عربستان تبدیل شده است. ایران به دنبال حفظ محور مقاومت در منطقه در منطقه با حمایت از بقای سیاسی اسد است،زیرا در صورت سقوط رژیم اسد و روی کار امدن مخالفان،در مرحله اول قدرت مانور ایران در منطقه شرق مدیترانه به شدت کاهش پیدا خواهد کرد.سپس با روی کار امدن رژیمی که متحد استراتژیک عربستان سعودی در منطقه باشد موازنه منطقه ای به نفع عربستان و به ضررایران تغییر اساسی خواهد کرد که نتیجه ان افزایش تهدیدات امنیتی ایران در منطقه است. عربستان از انجا که نمی تواند به طور مستقیم با رقبای منطقه ای خودش هم چون ایران،سوریه و... مقابله نماید ،با استفاده از گروه تروریستی داعش به دنبال تحقق این امر مهم است بنابراین نگاه عربستان نیز نگاهی فرصت ساز محسوب میشود

روابط ایران و عربستان زمانی گسترش می یابد که هر دو کشور از دخالت در امور داخلی کشورشان دخالت نکنند و از دخالت در سطح منطقه به ویژه همسایگان اجتناب کنند. بهترین راهکار برای بحران سوریه و یمن دخالت نکردن کشورهای منطقه و فرامنطقه و اجتناب از هر گونه کمک به مخالفان.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۴۳
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۰۳ ب.ظ

سخن چرچیل

چرچیل سیاستمدار معروف در دفتر خاطرات دانشجویی که از او تقاضای یادگاری کرده بود نوشت، عیب جامعه این است که همه دلشان می‌خواهد آدم مهمی باشند و هیچکس نمی‌خواهد فرد مفیدی باشد. 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۰۳
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۱۶ ب.ظ

پاسخ امام به نامه کوفیان

پس از آنکه مردم کوفه نامه‌ها و سفیران زیادی به سوی امام حسین علیه السلام فرستادند، امام هانی بن هانی و سعید بن عبدالله را که از آخرین فرستادگان مردم کوفه بودند، همراه با پاسخ نامه‌ای به این مضمون به سوی کوفه فرستاد: 

« بسم الله الرحمن الرحیم. این نامه ای است از حسین بن علی به مؤمنان و مسلمانان. 

هانی و سعید، آخرین فرستادگان شما، نامه‌های شما را به من رساندند و من همه آنچه را گفتند شنیدم و دریافتم. سخن بیشتر شما این بود که "امام و پیشوایی نداریم، پس به سوی ما بیا، شاید خداوند به وسیله تو ما را بر حق و هدایت گرد آورد." من اکنون برادر و پسر عمو و شخص مورد اطمینانم در میان خاندانم، مسلم بن عقیل، را به سوی شما می‌فرستم. اگر مسلم برای من نوشت که رأی شما و خردمندان و دانایانتان همانند سخن فرستادگان شماست و آنچه من در نامه‌هایتان خواندم، ان شاءالله به زودی به نزد شما خواهم آمد. 

به جان خودم سوگند، امام و پیشوا کسی نیست جز آن که در میان مردم به کتاب خدا حکم کند و به دادگستری و عدالت به پاخیزد و به دین حق دینداری کند و تقوای خدا را پیشه کند. والسلام.» 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۱۶
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۱۲ ب.ظ

نامه کوفیان به امام حسین (ع)

مه‌های کوفیان به امام حسین(ع)، در تاریخ تشیع، به نامه‌های کوفیان برای دعوت از امام حسین(ع) به کوفه و بیعت با او گفته می‌شود. این نامه‌‌ها اندکی پس از مرگ معاویه و خودداری امام حسین از بیعت با یزید و زمانی نوشته شد که آن حضرت در مکه اقامت داشت. نامه‌های کوفیان باعث شد امام حسین(ع) به سوی کوفه حرکت کند؛ اما روی کار آمدن عبیدالله بن زیاد در کوفه و سرکوب مردم به دست او، سبب شد کوفیان بر خلاف نامه‌هایی که نوشته بودند، از یاری امام حسین (ع) دست کشند و در پی آن، واقعه عاشورا روی داد. در میان نویسندگان نامه‌ها نام برخی سران و شخصیت‌های شیعی مانند سلیمان بن صرد خزاعی، حبیب بن مظاهر و رفاعة بن شداد دیده می‌شود.


تعداد نامه‌ها

شمار نامه‌های کوفیان به امام حسین (ع) را صدها و بلکه هزارها گفته‌اند. در آن روزها پیکی از پس پیکی از کوفه به مکه می‌رفت و چنانکه نوشته‌اند گاه یک پیک چند نامه با خود همراه داشت.[۱] گروهی تعداد نامه‌ها را ۱۵۰ نامه نوشته‌اند که هر نامه متعلق به یک یا دو یا چهار نفر بوده است.[۲] طبری تعداد نامه‌ها را حدود ۵۳ نامه دانسته است.[۳] بَلاذُری ۵۰ نامه برشمرده است.[۴] در کتاب لهوف و اعیان الشیعه تعداد نویسندگان نامه‌ها ۱۲ هزار نفر شمرده شده است (هر نامه دربردارنده چندین امضا بوده است).[۵] شیخ عباس قمی تعداد نامه‌های کوفیان به امام حسین (ع) را ۱۲۰۰۰ می‌داند.[۶]


متن برخی از نامه‌های کوفیان

نامه نخست

وقتی خبر درگذشت معاویه به مردم کوفه رسید، درباره یزید به تردید افتادند و احساس خطر نمودند. در این هنگام آنان باخبر شدند امام حسین(ع) از بیعت با یزید خودداری کرده و به مکه رفته است؛ از این رو شیعیان در کوفه در منزل سلیمان بن صرد خزاعی گرد آمدند و درباره مرگ معاویه سخن گفتند و خدا را به این خاطر شکر کردند. آنگاه سلیمان بن صرد گفت معاویه مرده است و حسین بن علی با فرزندش بیعت نکرده و به مکه رفته است. اگر قصد دارید او را یاری کنید، به او خبر بدهید و اگر در یاری‌اش تردید دارید، او را به خطر نیندازید و فریبش ندهید. مردم تأکید کردند قصد یاری او را دارند و نامه‌ای خطاب به امام حسین(ع)نوشتند:


«بسم اللّه الرحمن الرحیم

به حسین بن علی از سلیمان بن صرد، مسیب بن نجبه، رفاعة بن شداد، حبیب بن مظاهر و شیعیان او از مؤمنان و مسلمانان کوفه.

درود بر تو، و ما با تو سپاس می‌گوییم خدایی را که جز او خدایی نیست.

امّا بعد، سپاس خدایی را که دشمنِ ستمکار و سرکشِ تو را در هم شکست؛ آن که بر این امّت حمله کرد و خلافت را به یغما برد و اموال امت را غصب کرد و بدون رضایت آنان فرمانروایی‌شان را به دست گرفت. آنگاه نیکانِ آنان را کشت و اشرار را باقی گذاشت و مال خدا را میان ستمکاران و ثروتمندان قرار داد. پس لعنت خداوند بر او باد همچنان که قوم ثمود به لعنت گرفتار شدند.

همانا ما پیشوایی نداریم؛ پس به سوی ما بیا، شاید که خداوند ما را به وسیله تو بر گرد حق جمع آورد، و نعمان بن بشیر در کاخ امارت است و ما نه در جمعه‌ها با او نماز می‌خوانیم و نه در عید با او بیرون می‌رویم؛ و هرگاه به ما خبر رسد که تو به سوی ما آمده‌ای، ما او را از شهر بیرون می‌کنیم تا اینکه او را به شام روانه سازیم، ان شاء اللّه.»

بزرگان کوفه نامه را به وسیله عبداللّه بن مسمع همدانی و عبداللّه بن وائل فرستادند و از آنان خواستند هرچه زودتر نامه را به امام برسانند. نامه در دهم رمضان و در شهر مکه به دست امام حسین(ع)رس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۱۲
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۵۱ ق.ظ

منطقه قره باغ

ه‌باغ یا قراباغ (به ترکی آذربایجانی: Qarabağ, ارمنی:Արցախ آرتساخ) یکی از تقسیمات سیاسی ایران از دوره صفویه به این سو بود،[۱] که پس از عهدنامه گلستان به روسیه تزاری واگذار شد.[۲] تا ۱۸۴۰ این منطقه همچنان با عنوان ایالت قره‌باغ شناخته می‌شد اما پس از آن به بخش شوشا تغییر نام یافت، در اتحاد جماهیر شوروی بخش‌هایی از آن به جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی پیوست، بخش زنگه‌زور به جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی واگذار شد[۳] و بخش کوهستانی‌اش که بیشتر ساکنان آن را ارامنه تشکیل می‌دادند با عنوان منطقه خودمختار قره‌باغ کوهستانی زیر نظر جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی درآمد.[۴]


ریشه‌شناسی


نام قره‌باغ از دو کلمه ترکی قره و فارسی باغ[۵] به معنی باغ سیاه و یا باغ بزرگ بوجود آمده‌است.[۶][۷] این نام اولین بار در منابع گرجی و ایرانی در قرن سیزده و چهارده میلادی آمده‌است.[۷] نام آرتساخ در سنگ‌نبشته‌های اورارتو (دوران پادشاهی «آیرارات» ،اوشاکان کنونی) به صورت‌های «آرداخونی» یا «اوردخینی» و «اوردخه» قید شده است که نام آرتساخ از آن مأخوذ است و سرزمینی به این نام در هزاره اول (پیش از میلاد) جزو پادشاهی آیرارات و سپس یرواندیان (دودمان اروندی) قرار داشت.[۸][۹][۱۰][۱۱]استرابون در (کتاب جغرافیای) خود قسمت سمت راست رود کورا (محل کنونی قره باغ) را با نام «ارخیستینا» (Orkhistene) به عنوان یک ایالت «هایک بزرگ» (ارمنستان بزرگ)-(ارمنستان = هایاستان) دانسته که به خاطر سوارکارانش شهرت داشته است.[۱۲][۱۳]


تاریخچه


نوشتار(های) وابسته: محاصره قلعه قره‌باغ

محال خمسه ارامنه در قره‌باغ

در دوره صفویه قره‌باغ به مرکزیت گنجه یکی از بیگلربیگی‌های ایران بود. مقام بیگلربیگی که در قرن دهم به طور موروثی به سران ایلات چادرنشین قزلباش می‌رسید، در قره‌باغ در اختیار یکی از شاخه‌های ایل قاجار بود.[۱۴] در این دوره محال خمسه ارامنه شامل دیزاق، ورنده، خاچین، چله‌برد و طالش و همچنین برکشاط و خان‌های ایل جوانشیر و اتوزیکی تابع این بیگلربیگی بودند.[۱۵]


در ۱۱۵۶ هجری قمری، ملک یکن ضابط محال خمسه ارامنه از بیگلربیگی‌های گنجه و تفلیس، به خاطر گرفتن چریک از ارامنه به نادرشاه افشار شکایت کرد، نادر نیز طی فرمانی مطالبه چریک از محال خمسه ارامنه را منع کرد[۱۶] بعدتر نیز به گفته عباس‌قلی‌آقا باکیاخانوف «حکام گنجه و قراباغ نیز به لقب زیاد اوغلی قاجار از پل خدا آفرین تا قریه شولاور گرجستان بالاتر از پل سنق حکمرانی می‌نموده‌اند. چون در شورای کبرای مغان به سلطنت نادر شاه رضا نداده و در طلب استقرار دولت صفویه بودند، نادرشاه نیز بعد از تمکن بر سریر سلطنت ایران به مقام کسر حشمت و اقتدار ایشان برآمده بسیاری از اهالی قراباغ را به خراسان کوچانده ملکان برگشاط و خمسه را از تحت اختیار ایشان به در کرده و به سردار آذربایجان سپرد»[۱۷] در ۱۱۶۱ هجری شمسی، پناه‌خان جوانشیر مشهور به پناه علی‌بیگ ساروجلوی جوانشیر از عادل‌شاه افشار لقب خانی گرفت و به حکومت قره‌باغ منصوب شد. وی در زمان شاه‌عباس دوم از ترکستان به قره‌باغ آمده‌بود و در زمان نادرشاه جارچی‌باشی بود اما بعدتر مورد خشم نادر قرار گرفته بود و از ترس وی به کوهستان‌های قره‌باغ گریخته‌بود.[۱۸] رسیدن به این مقام بدون همکاری ارامنه ممکن نمی‌شد، پناه‌خان در این راه با ملک شاه نظربیگ حاکم ورنده متحد شد و وی را به حکومت خاچین گمارد و به همراه وی حکام دنزاق، چله‌برد و طالش را کنار زد.[۱۹] همچنین پناه‌خان به درخواست ملک‌شاه نظربیگ قلعه پناه‌آباد را ساخت که بعدها به شوشی شهرت یافت.[۲۰]


صومعه دادیوانک که مقبره خاندان ملیک‌های خاچین در آن واقع است.

دیواره‌های قلعه شوشی

پس از بی‌نتجیه‌ماندن درگیری پناه‌خان با فتحعلی‌خان افشار، فتحعلی‌خان که پیشنهاد صلح داده‌بود با نیرنگ ابراهیم‌خلیل‌خان فرزند پناه‌خان را به اسارت به ارومیه برد. پناه‌خان نیز برای نجات پسرش با لشکر کریم‌خان زند که برای سرکوب فتحعلی‌خان آمده‌بود همراه شد. پس از آن کریم‌خان پناه‌خان را با خود به شیراز برد و ابراهیم‌خلیل‌خان را به حکومت قره‌باغ منصوب کرد.[۲۱] تا پیش از برآمدن آقامحمدخان، ابراهیم‌خلیل‌خان نه تنها بر قره‌باغ که بر ایروان، نخجوان و گنجه نیز حکم راند.[۲۲]


ویرانه‌های مسجد جامع گوهریه در شوشی ساخته گوهرآغا دختر ابراهیم‌خلیل‌خان، دو کتیبه فارسی در این مسجد موجود است که در آن موقوفه‌های این مسجد و چگونگی استفاده از آنها بیان شده‌است.[۲۳]

آقامحمدخان قاجار پس از نشستن بر تخت، از ابراهیم‌خلیل‌خان خواست تا از دولت مرکزی اطاعت کند، وی نیز در ۱۲۰۷ پسرعمویش عبدالصمدبیگ را به رسم گروگان به تهران فرستاد و ابراز اطاعت کرد.[۲۴] اما در جریان یکی از درگیری‌های آقامحمدخان و زندیان عبدالصمدبیگ فراری ناموفق انجام داد و به همین دلیل نیز به دست شاه قاجار کشته‌شد. این مسئله و اینکه ابراهیم‌خلیل‌خان آقامحمدخان را همانند بسیاری از دیگر رقبایش می‌دید به تیرگی روابط این دو انجامید.[۲۵] در ۱۲۰۹ آقامحمدخان به قصد تسخیر قره‌باغ از ارس گذشت، در محاصره قلعه شوشی جوادخان قاجار و ملیک مجنون چله‌بردی و نیروهای ارمنی وی را همراهی می‌کردند. به علت نداشتن توپ‌های قلعه‌کوب، خان قاجار نتوانست قلعه را فتح کند و به پیشنهاد ملیک مجنون به تفلیس لشکرکشی کرد.[۲۶] با فتح تفلیس و متواری شدن اراکلی‌خان، دیگر خان‌های قفقاز اظهار اطاعت کردند، آقامحمدخان که در پی تسلیم ابراهیم خلیل‌خان بود در نهم ذیحجه ۱۲۱۱ عازم شوشی شد، ابراهیم خلیل‌خان نیز از ترس به داغستان گریخت، در همان زمان آقامحمدخان در کنار قلعه شوشی به قتل رسید. با شنیدن این خبر ابراهیم‌خلیل‌خان به شوشی بازگشت و قدرتی بیش از پیش یافت.[۲۷]


ابراهیم‌خلیل‌خان جنازه آقامحمدخان را با احترام در شوشی دفن کرد و منتظر دستور از تهران ماند. با برتخت نشستن فتحعلی‌شاه خان سیاستی دوگانه را در پیش گرفت. از سویی اطاعت خود از دربار تهران را نشان می‌داد به گونه‌ای که پسرش ابولفتح‌خان را به نزد شاه ایران فرستاد و دخترش آغابگم معروف به آغاباجی را نیز به عقد او در آورد دوباره به خانی قراباغ رسید،[۲۸] از سوی دیگر استقلال خویش و توفق بر قدرت‌های همجوار را با رابطه حسنه با روسیه حفظ می‌کرد. با ورود ژنرال پاول سیسیانوف به قفقاز، ابراهیم‌خلیل‌خان رسماً به اطاعت روس‌ها درآمد و قره‌باغ را به روس‌ها واگذار کرد.[۲۹] در ۱۲۱۸ سیسیانوف پس از سه روز محاصره گنجه را گشود، در این درگیری جوادخان زیاد اوغلی قاجار، آخرین خان گنجه و ملیک مجنون چله‌بردی کشته‌شدند. ملیک مجنون پیشتر بر اثر فشارهای ابراهیم‌خلیل‌خان، به همراه هزار خانواده ارمنی به گنجه پناه برده‌بود و جوادخان ایشان را در محله شامشاری اسکان داده‌بود و ملیک را مسئول ارامنه کرده‌بود.[۳۰] عباس میرزا ولیعهد ایران پس از آگاهی از پیمان روس‌ها و ابراهیم‌خلیل‌خان برای سرکوب وی از آذربایجان به قره‌باغ لشکر کشید و توانست در دو نبرد نیروهای خان را که روس‌ها نیز همراهی‌اش می‌کردند شکست دهد. در ۱۲۲۰ خان سیسیانوف را به قلعه شوشی راه‌داد و فرمانده روس اختیار قلعه را به دست گرفت. خان که از این شرایط ناراضی بود به عباس‌میرزا نامه نوشت و شفاعت خود را نزد شاه خواستار شد. اما در ۱۲۲۲ روس‌ها که توسط نوه خان، جعفرقلی‌خان از ارتباط وی با ایران آگاه شده‌بودند شبانه او و ۳۱ تن از بستگان‌اش از جمله دختر و همسرش را به قتل رساندند.[۳۱]


نامه فتحعلی‌شاه قاجار به مهدیقلی خان جوانشیر، در این نامه شاه ایران خان را به مقام بیگلربیگی منصوب کرده و از او خواسته که قره‌باغ را از وجود روس‌ها پاک کند.

پس از قتل ابراهیم‌خلیل‌خان، روس‌ها نه تنها قره‌باغ را به جعفرقلی‌خان نسپردند بلکه قصد تبعید وی به سیبری را داشتند، خان نیز که از دست روس‌ها گریخته بود به همراه ایل جبرائیل‌لو به ایران آمد و عباس‌میرزا وی را حاکم قراجه‌داغ کرد. پس از دوره دوم جنگ‌های ایران و روسیه در ربیع‌الاول ۱۲۴۲ مهدی‌قلی‌خان یکی از فرزندان ابراهیم‌خلیل‌خان به دستور حکومت ایران، ایلات قره‌باغ را به سوی قراجه‌داغ کوچ داد.[۳۲]


ایالت قره‌باغ

کلیسای جامع شوشی ساخته شده به سال ۱۸۸۷

پس از انعقاد قرارداد گلستان و ترکمانچای روسها اقدام به کوچاندن ارامنه ایران به منطقه تحت تسلط خود شدند و ایالات مسلمان نشین ایروان و قره باغ را برای اسکان ارامنه تازه‌وارد درنظر گرفتند. پس از جنگهای عثمانی و روسیه ارامنه مناطق شرقی امپراطوری عثمانی که همراه روسها علیه عثمانیها وارد جنگ شده و پیروزیهایی بدست آورده بودند پس از عقب‌نشینی روسها مجبور مهاجرت به داخل مرزهای روسیه شده و ترکیب جمعیتی خان نشین ایروان و قره باغ را به نفع ارامنه تغییر دادند.[۳۳][۳۴]


ج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۵۱
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۱۶ ق.ظ

حرفهای دل

متاسفانه ما شاهد بی تفاوتی مسولان بخصوص نمایندگان در منطقه مغان هستیم  منطقه مغان از لحاظ خاک یکی از مناطق بکر دنیا است سرمایه گذاری هایی که قبلا در این منطقه  میشد متاسفانه بعدها توسط یک عده ای  از منطقه خارج شد و این یک خیانت بزرگ نمایندگان در دورههای مختلف محسوب میشود  واقعا جای تاسف داره وقتی مردمان این مناطق وقتی به طایفه گرایی اری و به درستکارینه میگن  چنین مشکلات همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند.افسوس به این دیار که از لحاظ کشاورزی زبان زد در کشور و حتی خاورمیانه است. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۱:۱۶
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۴۴ ق.ظ

منطقه مغان

منطقه مغان به علت قرار گرفتن در مجاورت مرزهای اذربایجان و ارمنستان با توجه به این که از لحاظ جغرافیای منطقه ژئوپلتیکی است .از لحاظ کشاورزی رتبه نخست کشور با توجه به موقعیت عالی از لحاظ خاک حاصلخیزترین خاک در سطح خاورمیانه میباشد. متاسفانه مردم این سرزمین به مردم کوفه شهرت داره. یکی از مشکلات اصلی این منطقه. مشکل. کشاورزی و به خصوص کشت و صنعت مغان میباشد. اهالی این منطقه به طایفه گرایی معروف اند. این یکی از عذاب اورترین مشکل این منطقه است. من به عنوان یک دانشجوی. علوم سیاسی. واقعا متاسف میشم وقتی چنین صحنه هایی را شاهد هستیم. متاسفانه تا زمانی که طایفه گرایی. اختلاس. پارت بازی هست. منطقه مغان هیچ وقت طعم پیشرفت را نخواهد چشید. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۴۴
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۲۱ ق.ظ

متن

نزده سال پیش در چنین روزهایی گروهک منافقین در عملیاتی تروریستی جانشین ستادکل نیروهای مسلح را ر مقابل درب منزلش به شهادت رساندند.


به گزارش سرویس تاریخ فرارو، در 21 فروردین ماه سال 1378 عضو گروهک منافقین در پوشش رفتگر، مقابل درب منزل مسکونی شهید صیاد شیرازی واقع در تهران و در برابر دیدگان فرزندش این فرمانده جنگ را هدف گلوله قرار داد.


گرچه رژیم عراق دست داشتن در ترور صیادشیرازی را رد کرد اما گفته می شود، برنامه ترور این فرمانده مشترکا توسط گروهک تروریستی منافقین و رژیم بعث عراق طرح ریزی شده بود.


او از فرماندهان تاثیرگذار جنگ به شمار می رفت که در سال ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد که در خلال آن مرزهای غربی ایران مورد هجوم منافقین قرار گرفته بود توانست با طراحی عملیاتی تحت عنوان عملیات مرصاد آنان را شکست دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۲۱
شهریار فکری
جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۵۲ ق.ظ

فضای مجازی

ساس خانواده بر مودت و رحمت است. ما از خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی تاثیر گذار که سلامت جامعه در گرو سلامت اوست یاد می کنیم. تربیت و پرورش کودک در خانواده، این نهاد کوچک اجتماعی آغاز می شود و تاثیر مستقیمی بر روی افکار کودک در بزرگسالی می گذارد. در صورت بروز هر گونه مشکل در تربیت کودک، که جز رنج و افسوس تداعی دیگری ندارد، این کودکان رشد یافته از راه اصلی خود دور می مانند و درصد زیادی از آنها در زندگی آتی شان همچون والدین خود با مشکلات متعددی مواجه خواهند شد.

 

واژه کاربران اینترنتی، گروه های آنلاین و شبکه های اجتماعی نامی آشنا برای نسل امروز است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، تکنولوژی با سرعت زیاد به سمت جلو در حرکت است. تکنولوژی و ابزارهای مدرن ارتباطی می توانند هم در جهت صحیح و مثبت یعنی ایجاد کانون آرامش و هم در جهت منفی یعنی ایجاد آسیب های اجتماعی مورد بهره برداری واقع شوند هر چند که متاسفانه امروزه بیشتر شاهد هستیم که جوانان استفاده صحیحی از این وسیله ارتباطی نمی کنند. به عنوان مثال شبکه های اجتماعی نظیر وایبر، واتس آپ و فیس بوک، تانگو و ... که به شکل رایگان در اختیار کاربران قرار گرفته و جمعیت کثیری را با خود همراه کرده، باعث غفلت و دوری خانواده ها از یکدیگر شده است و می بینیم که بعضا افراد به قدری گرفتار و وابسته شده اند که از نقش اصلی خود که همسری، مادری و پدری است غافل می مانند و ساعت ها خود را با شبکه های اجتماعی مشغول می کنند. بعضی نیز به قدری علاقه مند به این شبکه های اجتماعی می شوند که در جمع خانواده و در کنار همسر همچنان مشغول پیغام دادن و پیغام گرفتن هستند.

متخصصان و روانشناسان امر بر این عقیده هستند که یکی از اختلاف های اساسی بین زوجین، در زمینه مسائل عاطفی است که با توجه به تغییر و تحولات جامعه و رشد فن آوری در صورت عدم هدایت و برنامه ریزی درست و صحیح از سوی خانواده، روابط بین همسران قطعا با مشکلات و معضلات جدی رو به رو خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۵۲
شهریار فکری