شهریار فکری اجیرلو

دانستن حقایق زندگی
مشخصات بلاگ
شهریار فکری اجیرلو
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۱۶ ب.ظ

پاسخ امام به نامه کوفیان

پس از آنکه مردم کوفه نامه‌ها و سفیران زیادی به سوی امام حسین علیه السلام فرستادند، امام هانی بن هانی و سعید بن عبدالله را که از آخرین فرستادگان مردم کوفه بودند، همراه با پاسخ نامه‌ای به این مضمون به سوی کوفه فرستاد: 

« بسم الله الرحمن الرحیم. این نامه ای است از حسین بن علی به مؤمنان و مسلمانان. 

هانی و سعید، آخرین فرستادگان شما، نامه‌های شما را به من رساندند و من همه آنچه را گفتند شنیدم و دریافتم. سخن بیشتر شما این بود که "امام و پیشوایی نداریم، پس به سوی ما بیا، شاید خداوند به وسیله تو ما را بر حق و هدایت گرد آورد." من اکنون برادر و پسر عمو و شخص مورد اطمینانم در میان خاندانم، مسلم بن عقیل، را به سوی شما می‌فرستم. اگر مسلم برای من نوشت که رأی شما و خردمندان و دانایانتان همانند سخن فرستادگان شماست و آنچه من در نامه‌هایتان خواندم، ان شاءالله به زودی به نزد شما خواهم آمد. 

به جان خودم سوگند، امام و پیشوا کسی نیست جز آن که در میان مردم به کتاب خدا حکم کند و به دادگستری و عدالت به پاخیزد و به دین حق دینداری کند و تقوای خدا را پیشه کند. والسلام.» 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۱۶
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۱۲ ب.ظ

نامه کوفیان به امام حسین (ع)

مه‌های کوفیان به امام حسین(ع)، در تاریخ تشیع، به نامه‌های کوفیان برای دعوت از امام حسین(ع) به کوفه و بیعت با او گفته می‌شود. این نامه‌‌ها اندکی پس از مرگ معاویه و خودداری امام حسین از بیعت با یزید و زمانی نوشته شد که آن حضرت در مکه اقامت داشت. نامه‌های کوفیان باعث شد امام حسین(ع) به سوی کوفه حرکت کند؛ اما روی کار آمدن عبیدالله بن زیاد در کوفه و سرکوب مردم به دست او، سبب شد کوفیان بر خلاف نامه‌هایی که نوشته بودند، از یاری امام حسین (ع) دست کشند و در پی آن، واقعه عاشورا روی داد. در میان نویسندگان نامه‌ها نام برخی سران و شخصیت‌های شیعی مانند سلیمان بن صرد خزاعی، حبیب بن مظاهر و رفاعة بن شداد دیده می‌شود.


تعداد نامه‌ها

شمار نامه‌های کوفیان به امام حسین (ع) را صدها و بلکه هزارها گفته‌اند. در آن روزها پیکی از پس پیکی از کوفه به مکه می‌رفت و چنانکه نوشته‌اند گاه یک پیک چند نامه با خود همراه داشت.[۱] گروهی تعداد نامه‌ها را ۱۵۰ نامه نوشته‌اند که هر نامه متعلق به یک یا دو یا چهار نفر بوده است.[۲] طبری تعداد نامه‌ها را حدود ۵۳ نامه دانسته است.[۳] بَلاذُری ۵۰ نامه برشمرده است.[۴] در کتاب لهوف و اعیان الشیعه تعداد نویسندگان نامه‌ها ۱۲ هزار نفر شمرده شده است (هر نامه دربردارنده چندین امضا بوده است).[۵] شیخ عباس قمی تعداد نامه‌های کوفیان به امام حسین (ع) را ۱۲۰۰۰ می‌داند.[۶]


متن برخی از نامه‌های کوفیان

نامه نخست

وقتی خبر درگذشت معاویه به مردم کوفه رسید، درباره یزید به تردید افتادند و احساس خطر نمودند. در این هنگام آنان باخبر شدند امام حسین(ع) از بیعت با یزید خودداری کرده و به مکه رفته است؛ از این رو شیعیان در کوفه در منزل سلیمان بن صرد خزاعی گرد آمدند و درباره مرگ معاویه سخن گفتند و خدا را به این خاطر شکر کردند. آنگاه سلیمان بن صرد گفت معاویه مرده است و حسین بن علی با فرزندش بیعت نکرده و به مکه رفته است. اگر قصد دارید او را یاری کنید، به او خبر بدهید و اگر در یاری‌اش تردید دارید، او را به خطر نیندازید و فریبش ندهید. مردم تأکید کردند قصد یاری او را دارند و نامه‌ای خطاب به امام حسین(ع)نوشتند:


«بسم اللّه الرحمن الرحیم

به حسین بن علی از سلیمان بن صرد، مسیب بن نجبه، رفاعة بن شداد، حبیب بن مظاهر و شیعیان او از مؤمنان و مسلمانان کوفه.

درود بر تو، و ما با تو سپاس می‌گوییم خدایی را که جز او خدایی نیست.

امّا بعد، سپاس خدایی را که دشمنِ ستمکار و سرکشِ تو را در هم شکست؛ آن که بر این امّت حمله کرد و خلافت را به یغما برد و اموال امت را غصب کرد و بدون رضایت آنان فرمانروایی‌شان را به دست گرفت. آنگاه نیکانِ آنان را کشت و اشرار را باقی گذاشت و مال خدا را میان ستمکاران و ثروتمندان قرار داد. پس لعنت خداوند بر او باد همچنان که قوم ثمود به لعنت گرفتار شدند.

همانا ما پیشوایی نداریم؛ پس به سوی ما بیا، شاید که خداوند ما را به وسیله تو بر گرد حق جمع آورد، و نعمان بن بشیر در کاخ امارت است و ما نه در جمعه‌ها با او نماز می‌خوانیم و نه در عید با او بیرون می‌رویم؛ و هرگاه به ما خبر رسد که تو به سوی ما آمده‌ای، ما او را از شهر بیرون می‌کنیم تا اینکه او را به شام روانه سازیم، ان شاء اللّه.»

بزرگان کوفه نامه را به وسیله عبداللّه بن مسمع همدانی و عبداللّه بن وائل فرستادند و از آنان خواستند هرچه زودتر نامه را به امام برسانند. نامه در دهم رمضان و در شهر مکه به دست امام حسین(ع)رس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۱۲
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۵۱ ق.ظ

منطقه قره باغ

ه‌باغ یا قراباغ (به ترکی آذربایجانی: Qarabağ, ارمنی:Արցախ آرتساخ) یکی از تقسیمات سیاسی ایران از دوره صفویه به این سو بود،[۱] که پس از عهدنامه گلستان به روسیه تزاری واگذار شد.[۲] تا ۱۸۴۰ این منطقه همچنان با عنوان ایالت قره‌باغ شناخته می‌شد اما پس از آن به بخش شوشا تغییر نام یافت، در اتحاد جماهیر شوروی بخش‌هایی از آن به جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی پیوست، بخش زنگه‌زور به جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی واگذار شد[۳] و بخش کوهستانی‌اش که بیشتر ساکنان آن را ارامنه تشکیل می‌دادند با عنوان منطقه خودمختار قره‌باغ کوهستانی زیر نظر جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی درآمد.[۴]


ریشه‌شناسی


نام قره‌باغ از دو کلمه ترکی قره و فارسی باغ[۵] به معنی باغ سیاه و یا باغ بزرگ بوجود آمده‌است.[۶][۷] این نام اولین بار در منابع گرجی و ایرانی در قرن سیزده و چهارده میلادی آمده‌است.[۷] نام آرتساخ در سنگ‌نبشته‌های اورارتو (دوران پادشاهی «آیرارات» ،اوشاکان کنونی) به صورت‌های «آرداخونی» یا «اوردخینی» و «اوردخه» قید شده است که نام آرتساخ از آن مأخوذ است و سرزمینی به این نام در هزاره اول (پیش از میلاد) جزو پادشاهی آیرارات و سپس یرواندیان (دودمان اروندی) قرار داشت.[۸][۹][۱۰][۱۱]استرابون در (کتاب جغرافیای) خود قسمت سمت راست رود کورا (محل کنونی قره باغ) را با نام «ارخیستینا» (Orkhistene) به عنوان یک ایالت «هایک بزرگ» (ارمنستان بزرگ)-(ارمنستان = هایاستان) دانسته که به خاطر سوارکارانش شهرت داشته است.[۱۲][۱۳]


تاریخچه


نوشتار(های) وابسته: محاصره قلعه قره‌باغ

محال خمسه ارامنه در قره‌باغ

در دوره صفویه قره‌باغ به مرکزیت گنجه یکی از بیگلربیگی‌های ایران بود. مقام بیگلربیگی که در قرن دهم به طور موروثی به سران ایلات چادرنشین قزلباش می‌رسید، در قره‌باغ در اختیار یکی از شاخه‌های ایل قاجار بود.[۱۴] در این دوره محال خمسه ارامنه شامل دیزاق، ورنده، خاچین، چله‌برد و طالش و همچنین برکشاط و خان‌های ایل جوانشیر و اتوزیکی تابع این بیگلربیگی بودند.[۱۵]


در ۱۱۵۶ هجری قمری، ملک یکن ضابط محال خمسه ارامنه از بیگلربیگی‌های گنجه و تفلیس، به خاطر گرفتن چریک از ارامنه به نادرشاه افشار شکایت کرد، نادر نیز طی فرمانی مطالبه چریک از محال خمسه ارامنه را منع کرد[۱۶] بعدتر نیز به گفته عباس‌قلی‌آقا باکیاخانوف «حکام گنجه و قراباغ نیز به لقب زیاد اوغلی قاجار از پل خدا آفرین تا قریه شولاور گرجستان بالاتر از پل سنق حکمرانی می‌نموده‌اند. چون در شورای کبرای مغان به سلطنت نادر شاه رضا نداده و در طلب استقرار دولت صفویه بودند، نادرشاه نیز بعد از تمکن بر سریر سلطنت ایران به مقام کسر حشمت و اقتدار ایشان برآمده بسیاری از اهالی قراباغ را به خراسان کوچانده ملکان برگشاط و خمسه را از تحت اختیار ایشان به در کرده و به سردار آذربایجان سپرد»[۱۷] در ۱۱۶۱ هجری شمسی، پناه‌خان جوانشیر مشهور به پناه علی‌بیگ ساروجلوی جوانشیر از عادل‌شاه افشار لقب خانی گرفت و به حکومت قره‌باغ منصوب شد. وی در زمان شاه‌عباس دوم از ترکستان به قره‌باغ آمده‌بود و در زمان نادرشاه جارچی‌باشی بود اما بعدتر مورد خشم نادر قرار گرفته بود و از ترس وی به کوهستان‌های قره‌باغ گریخته‌بود.[۱۸] رسیدن به این مقام بدون همکاری ارامنه ممکن نمی‌شد، پناه‌خان در این راه با ملک شاه نظربیگ حاکم ورنده متحد شد و وی را به حکومت خاچین گمارد و به همراه وی حکام دنزاق، چله‌برد و طالش را کنار زد.[۱۹] همچنین پناه‌خان به درخواست ملک‌شاه نظربیگ قلعه پناه‌آباد را ساخت که بعدها به شوشی شهرت یافت.[۲۰]


صومعه دادیوانک که مقبره خاندان ملیک‌های خاچین در آن واقع است.

دیواره‌های قلعه شوشی

پس از بی‌نتجیه‌ماندن درگیری پناه‌خان با فتحعلی‌خان افشار، فتحعلی‌خان که پیشنهاد صلح داده‌بود با نیرنگ ابراهیم‌خلیل‌خان فرزند پناه‌خان را به اسارت به ارومیه برد. پناه‌خان نیز برای نجات پسرش با لشکر کریم‌خان زند که برای سرکوب فتحعلی‌خان آمده‌بود همراه شد. پس از آن کریم‌خان پناه‌خان را با خود به شیراز برد و ابراهیم‌خلیل‌خان را به حکومت قره‌باغ منصوب کرد.[۲۱] تا پیش از برآمدن آقامحمدخان، ابراهیم‌خلیل‌خان نه تنها بر قره‌باغ که بر ایروان، نخجوان و گنجه نیز حکم راند.[۲۲]


ویرانه‌های مسجد جامع گوهریه در شوشی ساخته گوهرآغا دختر ابراهیم‌خلیل‌خان، دو کتیبه فارسی در این مسجد موجود است که در آن موقوفه‌های این مسجد و چگونگی استفاده از آنها بیان شده‌است.[۲۳]

آقامحمدخان قاجار پس از نشستن بر تخت، از ابراهیم‌خلیل‌خان خواست تا از دولت مرکزی اطاعت کند، وی نیز در ۱۲۰۷ پسرعمویش عبدالصمدبیگ را به رسم گروگان به تهران فرستاد و ابراز اطاعت کرد.[۲۴] اما در جریان یکی از درگیری‌های آقامحمدخان و زندیان عبدالصمدبیگ فراری ناموفق انجام داد و به همین دلیل نیز به دست شاه قاجار کشته‌شد. این مسئله و اینکه ابراهیم‌خلیل‌خان آقامحمدخان را همانند بسیاری از دیگر رقبایش می‌دید به تیرگی روابط این دو انجامید.[۲۵] در ۱۲۰۹ آقامحمدخان به قصد تسخیر قره‌باغ از ارس گذشت، در محاصره قلعه شوشی جوادخان قاجار و ملیک مجنون چله‌بردی و نیروهای ارمنی وی را همراهی می‌کردند. به علت نداشتن توپ‌های قلعه‌کوب، خان قاجار نتوانست قلعه را فتح کند و به پیشنهاد ملیک مجنون به تفلیس لشکرکشی کرد.[۲۶] با فتح تفلیس و متواری شدن اراکلی‌خان، دیگر خان‌های قفقاز اظهار اطاعت کردند، آقامحمدخان که در پی تسلیم ابراهیم خلیل‌خان بود در نهم ذیحجه ۱۲۱۱ عازم شوشی شد، ابراهیم خلیل‌خان نیز از ترس به داغستان گریخت، در همان زمان آقامحمدخان در کنار قلعه شوشی به قتل رسید. با شنیدن این خبر ابراهیم‌خلیل‌خان به شوشی بازگشت و قدرتی بیش از پیش یافت.[۲۷]


ابراهیم‌خلیل‌خان جنازه آقامحمدخان را با احترام در شوشی دفن کرد و منتظر دستور از تهران ماند. با برتخت نشستن فتحعلی‌شاه خان سیاستی دوگانه را در پیش گرفت. از سویی اطاعت خود از دربار تهران را نشان می‌داد به گونه‌ای که پسرش ابولفتح‌خان را به نزد شاه ایران فرستاد و دخترش آغابگم معروف به آغاباجی را نیز به عقد او در آورد دوباره به خانی قراباغ رسید،[۲۸] از سوی دیگر استقلال خویش و توفق بر قدرت‌های همجوار را با رابطه حسنه با روسیه حفظ می‌کرد. با ورود ژنرال پاول سیسیانوف به قفقاز، ابراهیم‌خلیل‌خان رسماً به اطاعت روس‌ها درآمد و قره‌باغ را به روس‌ها واگذار کرد.[۲۹] در ۱۲۱۸ سیسیانوف پس از سه روز محاصره گنجه را گشود، در این درگیری جوادخان زیاد اوغلی قاجار، آخرین خان گنجه و ملیک مجنون چله‌بردی کشته‌شدند. ملیک مجنون پیشتر بر اثر فشارهای ابراهیم‌خلیل‌خان، به همراه هزار خانواده ارمنی به گنجه پناه برده‌بود و جوادخان ایشان را در محله شامشاری اسکان داده‌بود و ملیک را مسئول ارامنه کرده‌بود.[۳۰] عباس میرزا ولیعهد ایران پس از آگاهی از پیمان روس‌ها و ابراهیم‌خلیل‌خان برای سرکوب وی از آذربایجان به قره‌باغ لشکر کشید و توانست در دو نبرد نیروهای خان را که روس‌ها نیز همراهی‌اش می‌کردند شکست دهد. در ۱۲۲۰ خان سیسیانوف را به قلعه شوشی راه‌داد و فرمانده روس اختیار قلعه را به دست گرفت. خان که از این شرایط ناراضی بود به عباس‌میرزا نامه نوشت و شفاعت خود را نزد شاه خواستار شد. اما در ۱۲۲۲ روس‌ها که توسط نوه خان، جعفرقلی‌خان از ارتباط وی با ایران آگاه شده‌بودند شبانه او و ۳۱ تن از بستگان‌اش از جمله دختر و همسرش را به قتل رساندند.[۳۱]


نامه فتحعلی‌شاه قاجار به مهدیقلی خان جوانشیر، در این نامه شاه ایران خان را به مقام بیگلربیگی منصوب کرده و از او خواسته که قره‌باغ را از وجود روس‌ها پاک کند.

پس از قتل ابراهیم‌خلیل‌خان، روس‌ها نه تنها قره‌باغ را به جعفرقلی‌خان نسپردند بلکه قصد تبعید وی به سیبری را داشتند، خان نیز که از دست روس‌ها گریخته بود به همراه ایل جبرائیل‌لو به ایران آمد و عباس‌میرزا وی را حاکم قراجه‌داغ کرد. پس از دوره دوم جنگ‌های ایران و روسیه در ربیع‌الاول ۱۲۴۲ مهدی‌قلی‌خان یکی از فرزندان ابراهیم‌خلیل‌خان به دستور حکومت ایران، ایلات قره‌باغ را به سوی قراجه‌داغ کوچ داد.[۳۲]


ایالت قره‌باغ

کلیسای جامع شوشی ساخته شده به سال ۱۸۸۷

پس از انعقاد قرارداد گلستان و ترکمانچای روسها اقدام به کوچاندن ارامنه ایران به منطقه تحت تسلط خود شدند و ایالات مسلمان نشین ایروان و قره باغ را برای اسکان ارامنه تازه‌وارد درنظر گرفتند. پس از جنگهای عثمانی و روسیه ارامنه مناطق شرقی امپراطوری عثمانی که همراه روسها علیه عثمانیها وارد جنگ شده و پیروزیهایی بدست آورده بودند پس از عقب‌نشینی روسها مجبور مهاجرت به داخل مرزهای روسیه شده و ترکیب جمعیتی خان نشین ایروان و قره باغ را به نفع ارامنه تغییر دادند.[۳۳][۳۴]


ج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۵۱
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۱۶ ق.ظ

حرفهای دل

متاسفانه ما شاهد بی تفاوتی مسولان بخصوص نمایندگان در منطقه مغان هستیم  منطقه مغان از لحاظ خاک یکی از مناطق بکر دنیا است سرمایه گذاری هایی که قبلا در این منطقه  میشد متاسفانه بعدها توسط یک عده ای  از منطقه خارج شد و این یک خیانت بزرگ نمایندگان در دورههای مختلف محسوب میشود  واقعا جای تاسف داره وقتی مردمان این مناطق وقتی به طایفه گرایی اری و به درستکارینه میگن  چنین مشکلات همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند.افسوس به این دیار که از لحاظ کشاورزی زبان زد در کشور و حتی خاورمیانه است. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۱:۱۶
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۴۴ ق.ظ

منطقه مغان

منطقه مغان به علت قرار گرفتن در مجاورت مرزهای اذربایجان و ارمنستان با توجه به این که از لحاظ جغرافیای منطقه ژئوپلتیکی است .از لحاظ کشاورزی رتبه نخست کشور با توجه به موقعیت عالی از لحاظ خاک حاصلخیزترین خاک در سطح خاورمیانه میباشد. متاسفانه مردم این سرزمین به مردم کوفه شهرت داره. یکی از مشکلات اصلی این منطقه. مشکل. کشاورزی و به خصوص کشت و صنعت مغان میباشد. اهالی این منطقه به طایفه گرایی معروف اند. این یکی از عذاب اورترین مشکل این منطقه است. من به عنوان یک دانشجوی. علوم سیاسی. واقعا متاسف میشم وقتی چنین صحنه هایی را شاهد هستیم. متاسفانه تا زمانی که طایفه گرایی. اختلاس. پارت بازی هست. منطقه مغان هیچ وقت طعم پیشرفت را نخواهد چشید. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۴۴
شهریار فکری
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۲۱ ق.ظ

متن

نزده سال پیش در چنین روزهایی گروهک منافقین در عملیاتی تروریستی جانشین ستادکل نیروهای مسلح را ر مقابل درب منزلش به شهادت رساندند.


به گزارش سرویس تاریخ فرارو، در 21 فروردین ماه سال 1378 عضو گروهک منافقین در پوشش رفتگر، مقابل درب منزل مسکونی شهید صیاد شیرازی واقع در تهران و در برابر دیدگان فرزندش این فرمانده جنگ را هدف گلوله قرار داد.


گرچه رژیم عراق دست داشتن در ترور صیادشیرازی را رد کرد اما گفته می شود، برنامه ترور این فرمانده مشترکا توسط گروهک تروریستی منافقین و رژیم بعث عراق طرح ریزی شده بود.


او از فرماندهان تاثیرگذار جنگ به شمار می رفت که در سال ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد که در خلال آن مرزهای غربی ایران مورد هجوم منافقین قرار گرفته بود توانست با طراحی عملیاتی تحت عنوان عملیات مرصاد آنان را شکست دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۲۱
شهریار فکری
جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۵۲ ق.ظ

فضای مجازی

ساس خانواده بر مودت و رحمت است. ما از خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی تاثیر گذار که سلامت جامعه در گرو سلامت اوست یاد می کنیم. تربیت و پرورش کودک در خانواده، این نهاد کوچک اجتماعی آغاز می شود و تاثیر مستقیمی بر روی افکار کودک در بزرگسالی می گذارد. در صورت بروز هر گونه مشکل در تربیت کودک، که جز رنج و افسوس تداعی دیگری ندارد، این کودکان رشد یافته از راه اصلی خود دور می مانند و درصد زیادی از آنها در زندگی آتی شان همچون والدین خود با مشکلات متعددی مواجه خواهند شد.

 

واژه کاربران اینترنتی، گروه های آنلاین و شبکه های اجتماعی نامی آشنا برای نسل امروز است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، تکنولوژی با سرعت زیاد به سمت جلو در حرکت است. تکنولوژی و ابزارهای مدرن ارتباطی می توانند هم در جهت صحیح و مثبت یعنی ایجاد کانون آرامش و هم در جهت منفی یعنی ایجاد آسیب های اجتماعی مورد بهره برداری واقع شوند هر چند که متاسفانه امروزه بیشتر شاهد هستیم که جوانان استفاده صحیحی از این وسیله ارتباطی نمی کنند. به عنوان مثال شبکه های اجتماعی نظیر وایبر، واتس آپ و فیس بوک، تانگو و ... که به شکل رایگان در اختیار کاربران قرار گرفته و جمعیت کثیری را با خود همراه کرده، باعث غفلت و دوری خانواده ها از یکدیگر شده است و می بینیم که بعضا افراد به قدری گرفتار و وابسته شده اند که از نقش اصلی خود که همسری، مادری و پدری است غافل می مانند و ساعت ها خود را با شبکه های اجتماعی مشغول می کنند. بعضی نیز به قدری علاقه مند به این شبکه های اجتماعی می شوند که در جمع خانواده و در کنار همسر همچنان مشغول پیغام دادن و پیغام گرفتن هستند.

متخصصان و روانشناسان امر بر این عقیده هستند که یکی از اختلاف های اساسی بین زوجین، در زمینه مسائل عاطفی است که با توجه به تغییر و تحولات جامعه و رشد فن آوری در صورت عدم هدایت و برنامه ریزی درست و صحیح از سوی خانواده، روابط بین همسران قطعا با مشکلات و معضلات جدی رو به رو خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۵۲
شهریار فکری
جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۳۷ ق.ظ

فضای مجازی و زندگی در ان

ضاهای مجازی می توانند نقش بسزایی در زندگی زوجین داشته باشند و موجب جدایی و ایجاد فاصله در آنان شوند این قبیل نرم افزارها جز مشغول کردن افراد به خود و دورکردن آن ها از جمع خانواده کار دیگری ندارند

وابستگی به نرم‌افزارهای به ظاهر بی‌آزار وایبر، تلگرام ،لاین و.. که قرار است دوری فاصله‌ها را جبران کنند، زندگی مشترک را به باد می‌دهند.

شبکه‌های اجتماعی که هر روز به تعداد آنها اضافه می‌شود، سرمان شلوغ‌تر شده است. نمی‌توان وایبر داشت و از اینستاگرام غافل بود یا هر دوی اینها را داشت، اما لاین و تانگو را مورد بی‌مهری قرار داد. ما می‌خواهیم همه جا باشیم و در حقیقت هیچ کجا به صورت واقعی نیستیم.

مشکل از جایی شروع می‌شود که در زندگی و خانواده خط قرمزی برای استفاده از ابزارهای تکنولوژی نداریم. از صبح که چشم باز می‌کنیم، به جای آن‌که کنار پنجره برویم و به آسمان نگاه کنیم و خدا را شاکر باشیم‌، پنجره تلفن همراهمان را چک می‌کنیم تا در وایبر و فضاهای دیگر، پیغام‌های شبانه دوستان را بخوانیم.

اگر اینترنت دائم نداشته باشیم تا رسیدن به سر کار و وصل شدن به وای‌فای کلافه‌ایم. وقتی به خانه برمی‌گردیم هم به جای گذراندن وقت با عزیزترین افراد زندگی‌مان، مشغول خواندن لطیفه‌های بعضا تکراری، جملات معروف انسان‌های بزرگ و پیام‌ها و گروه‌هایی می‌شویم که شاید یک ربع وقت صرف آنها کردن، خالی از لطف و تنوع نباشد، اما بیشتر از آن فراموش کردن یک مساله مهم است؛ “وقت با هم بودنمان کمتر از آن است که فکرش را می‌کنیم”.

زوجین حیران در دنیای پر از وسوسه تلگرام

به نظر می‌رسد امروزه این‌گونه فناوری‌های ارتباطی که از طریق موبایل و به سهولت در دسترس همگان است باعث سرد شدن فضای خانواده و روابط زوجین و همچنین فرزندان می‌شود. در گذشته نزدیک، خانواده‌ها دور هم می‌نشستند و در دنیای واقعی از حال یکدیگر باخبر می‌شدند و اگر مشکل یا غصه‌ای داشتند با همدیگر مطرح کرده به گونه‌ای آن را برطرف می‌کردند. پدران و مادران از وضعیت، احوالات و شادی‌ها و نگرانی‌های فرزندانشان خبر داشتند و فرزند می‌دانست که پدر و مادر نظاره‌گر رفتار او هستند. اکنون شرایط به گونه‌ای شده است که جمع یک خانواده سه یا چهار نفره امروزی اگر چه در کنار هم نشسته‌اند اما هرکدام مسیر و افکار خود را در فضایی غیرقابل مقایسه با یک خانواده گرم و معتقد و با اصالت پیش می‌برد. این کوچکترین خروجی تکنولوژی‌های ارتباطی دنیای مدرن است.

تنهایی ما به بهانه فناوری!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۳۷
شهریار فکری
جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۲۰ ق.ظ

زندگی مرکل

رسش برای بسیاری مطرح بوده و هست : چگونه زنی مانند مرکل ، اهل آلمان شرقی که در زمان سلطه کمونیست ها بر آن کشور حتی در شغل و معیشت روزانه خود گرفتار دشواری های فراوان بود ، توانسته پله های ترقی را چنان طی کند که رقبای مرد خود را در آلمان غربی کنار زند و به عنوان نخستین زن در طول تاریخ کشور آلمان به مقام صدارت اعظمی دست یابد ؟



این راز نه تنها برای اهل سیاست که برای طرفداران جنبش های زنان و حتی دیگر مردمان جالب است . همه می خواهند بدانند این مرکل کیست که ناگهان سرو کله اش در سطوح بالای سیاست جهانی ظاهر شده است ؟



ویژگی های روحی و فکری و اخلاقی اش چیست که به یاری آن توانسته است به رهبری کشوری چون آلمان دست یابد ؟ چه فکرهایی در سر دارد و ایده های او در مورد مسائل گوناگون سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی چیست ؟ و سرانجام زندگی خصوصی او چگونه بوده است ؟ بر این اساس طبیعی است که زندگینامه های مرکل می باید بازار خوبی داشته باشد .


در میان منابع متعدی که درباره آنگلا مرکل منتشر شده ظاهراً تاکنون موثق ترین و بهترین اثر، تالیف ولفگانگ اشتوک بوده است ، اما چرا ؟ جدا از اینکه اشتوک روزنامه نگاری حرفه ای و موفق است و حتی صرف نظر از اینکه اثر او مورد تایید دفترصدراعظم آلمان قرار گرفته ، حقیقت آن است که ولفگانگ اشتوک بیش از هر روزنامه نگار دیگری با مرکل دیدار و گفتگو داشته است . اطلاعات هیچکس درباره زندگی مرکل به پای اطلاعات اشتوک نمی رسد ، حتی قاطعانه می توان گفت هیچکس به اندازه اشتوک از زندگی خصوصی مرکل اطلاع ندارد . پروفسور دکتر اشتوک ، سالهاست روزنانه نگاری سیاسی به شکل حرفه ای شمرده می شود . او ابتدا در آلمان شرقی و بعدها در روزنامه فراکفورتر آلگماینه گزارشگر بود . 


اشتوک همزمان دبیر سیاسی برلینرتسایتونگ و هفته نامه هفتگی فوکوس و نیز ویژه نامه یکشنبه دی ولت است . افسون به آن او در مقام استاد دانشگاه در رشته روزنامه نگاری ، درمناسبات سیاسی برنامه ریزها و مدیریت جلسه ها و مراسم سیاسی نیز فعال است .


اما اشتوک در کتاب خود ، چگونه به مرکل پرداخته است ؟ نشریه معروف سوئیسی نوی تسوشرتسایتونگ می نویسد :« اشتوک تصویری رنگی از مرکل را نشان ما می دهد که وارد ماجراجوییهای سیاسی شده است .» کمابیش همه نقدهایی که درباره کتاب اشتوک نوشته شده است بر دو نکته تایید می کند ، نخست اینکه نگاه اشتوک به مرکل توام با حسن نیت و دوستانه است . نویسنده آنکارا اعتراف می کند که از دوستداران صدراعظم جدید به شمار می رود و نگاهش نگاهی بیشترهمدلانه است تا انتقادی . 



دوم آنکه زندگینامه نوشته اشتوک بیشتر سیاسی است – همانگونه که در عنوان آن نیزآمده – تا خصوصی !



ما می دانیم که مرکل به شدت از سخن گفتن درباره زندگی خصوصی خود ، درباره همسر سابقش ، درباره عدم بچه دارشدنش ، زندگی خانوادگیش و... پرهیز می کند . او قاطعانه خبرنگارن فضولی را که قصد سرک کشیدن به زندگی شخصی اش را دارند ، سرجای خود می نشاند .






و به این ترتیب زندگی خصوصی مرکل بدل به نوعی راز برای همگان در آمده است ، درست برخلاف رقیب پیشین او گرهارد شرودر که مطبوعات همواره آکنده از حواشی زندگی او بود ، از مسایل خانوادگی او گرفته تا اینکه آیا صدراعظم موهایش را رنگ می کند یا نه ؟ اشتوک به پیروی از مرکل نشان می دهد که سیاستمداران را باید براساس اعمالشان سنجید نه براساس ویژگی های شخصیتی و زندگی خصوصی شان . اشتوک مسیری را که مرکل از فروترین مشاغل در آلمان شرقی تا به صدارت اعظمی جمهوری فدرال طی کرد ، ترسیم می کند ، و پله به پله نشان می هد که مرکل در حیات سیاسی چه کرده و از چه راهی رفته است ، بی آنکه چندان وارد شخصیت غیرسیاسی او شده باشد . 

البته به رغم این ، بهرحال این اثر بیش از آثار دیگر برخی مسایل خصوصی مرکل را برای ما آشکار می کند .


بدون کتاب اشتوک ما از همان اندک اطلاعات در باره همسر سابق مرکل ، خانوده پدری ، مرکل و زندگی اش در آلمان شرقی محروم بودیم . سخن را کوتاه کنیم ، کتاب اشتوک ، اثری آسان خوان درباره زنی است که با سخت کوشی خود از ویرانه های آلمان شرقی تا بالاترین مقام سیاسی جمهوری فدرال آلمان صعود می کند . 



او بر صراحت و هوش مرکل تایید می کند و از مرکل تصویر سیاست مداری را ارائه می دهد که به رغم جدیت و قاطعیت فوق العاده اش ، اهل منطق و گفتگو است و به حرف رقیب خود به دقت گوش می دهد و هرگز شتاب زده تصمیم نمی گیرد ، آدمی که آماده پذیرفتن اشتباه خود و جبران تصمیمات نادرست همکارانش است ، کسی که مسئولیت پذیر و پاسخگوست و نمی کوشد لغزش های خود و یارانش را بپوشاند یا حتی توجیه کند . با اینکه اشتوک معترف است که نگاهی مثبت به خانم صدراعظم دارد ، اما کتابش عاری از سانتی مانتالیسم است ، گفتارهای اشتوک درباره مرکل به دقت سنجیده شده است و همدلی او هیچ نشانی از شیفتگی احساساتی ندارد .



اشتوک در بخشها و قطعات کوتاهی نگاهی سریع به مشی و شیوه سیاسی مرکل دارد واز این رو می توان گفت آرایش کتاب او زیرکانه است . او مختصر ومفید و به دور از پیچیدگی ، زندگی سیاسی مرکل را شرح میدهد . گفتنی است اشتوک نه به شکل خطی و سنتی شرح حال خود را از کودکی مرکل آغاز نمی کند بلکه به شیوه ای زیرکانه ومدرن تر مراحل زندگی مرکل را جابجا می کند و با آوردن فلاش بک هایی ، به اثر خود جذابیت می بخشد . به این ترتیب ما شرح حال را از سقوط آلمان شرقی آغاز می کنیم و در خلال کتاب گهگاه به کودکی و زندگی ومرکل در آلمان شرقی باز می گردیم . گفتنی است مترجم کتاب با افزودن تصاویر و مقدمه و موخره کوتاه بر اصل اثر کوشیده است بر جذابیت نسخه فارسی کتاب اشتوک بیافزاید .


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۲۰
شهریار فکری
جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۴۰ ق.ظ

تاثیر شبکه های اجتماعی بر رفتار عاطفی همسران

: بین استفاده ازشبکه های اجتماعی ومیزان تعارض زناشویی رابطه وجود دارد و بیشترین آسیب در حوزه روابط جنسی و کمترین آسیب در تنظیم امورمالی است ولذا حوزه های که درگیرمستقیم با تعامل هستند آسیب بیشتری دریافت می کنند.


به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ابتکار نوشت: خداوند در قرآن کریم می فرماید: و از جمله نشانه‌های خدا این است که برای شما همسرانی آفرید که با آن‌ها آرامش پیدا کنید و در میانتان دوستی و مهربانی قرار داد(سوره روم، آیه21). وقتی زوجین در فضای خصوصی خود قرار می‌گیرند باید در مورد امور مختلف تصمیم‌گیری کنند. قرار گرفتن آنها در این جایگاه، خواسته‌ها و نظرات متفاوتی ایجاد می‌کند که باید حل شود. تصمیمات گرفته شده توسط زوجین کیفیت و قدرت رابطه زوجین را تعیین می‌کند که گاه به دلیل اختلاف‌ها یا انتظارهای مدیریت نشده، کیفیت رابطه پایین می‌آید و رضایتمندی افت می‌کند. تعارض محصول الزامی زندگی مشترک است. هنگامی که دو نفر به عنوان یک زوج، با هم زندگی می‌کنند تعارض بروز خواهد کرد. به دلیل ماهیت تعامل زوج‌ها، اوقاتی پیش می‌آید که عدم توافق مشاهده می‌شود یا نیازها برآورده نمی‌شوند در نتیجه همسران نسبت به یکدیگر احساس خشم و نارضایتی می‌کنند. تعارض زناشویی عبارت است از نوعی ارتباط زناشویی که در آن رفتارهای خشونت‌آمیز مثل توهین و سرزنش، انتقاد و حمله فیزیکی وجود دارد و زوجین در آن نسبت به یکدیگر احساس خصومت، کینه، نفرت و خشم داشته و هر یک عقیده دارد که همسرش انسان نامطلوب و ناسازگاری است که موجب رنجش و عذاب او می‌شود.


در شبکه های اجتماعی افراد با استفاده از کلمات محبت آمیز و برخورد های متشخصانه و محترمانه درصدد برقراری ارتباطاتی خارج از چهارچوب عرف جامعه و نظام خانواده هستند که موجب پیدایش خیانت های پنهان میشود.ارتباطات در شبکه های اجتماعی هرچند دارای ابعاد مثبتی از جمله گستره ی ارتباطات، رفع موانعی چون بعد مکان و زمان و دسترس پذیری تسهیل یافته تری است اما ارتباطات انسانی را در معرض آسیب های جدی زندگی مدرن قرار می دهد. در جامعه امروزی تعاملات آنلاین جایگزین روابط فیزیکی گشته است و به طور مشهود ارتباطات رودروی تا حد زیادی کاهش یافته است. برای این تحقیق از آزمون تعارض زناشویی MCQو آزمون سنجش میزان استفاده ازشبکه های اجتماعی بر روی جوانان متاهل شهر تهران که در دامنه سنی 20 تا 35 سال قرارداشتند استفاده شد.

یافته ها نشان می دهد که تمام ابعاد تعارض زناشویی از شبکه های اجتماعی تاثیر پذیرفته اند. در رتبه‌بندی ابعاد تعارض زناشویی براساس میزان تاثیر پذیری زیاد از شبکه ها به ترتیب؛ کاهش همکاری، روابط جنسی، امورمالی، تحریک پذیری، رابطه باخویشان همسر، رابطه با خویشان خود امور فرزندان و در تاثیرپذیری متوسط به ترتیب؛ رابطه جنسی، تحریک پذیری، امورمالی، کاهش همکاری، امور فرزندان، رابطه باخویشان خود و رابطه باخویشان همسر و در تاثیرپذیری پایین به ترتیب؛ کاهش همکاری، رابطه جنسی، تحریک‌پذیری، امورمالی، رابطه باخویشان همسر، رابطه باخویشان خود و امور فرزندان قرار دارد که بیشترین تاثیرپذیری در هر سه گروه مربوط به امور جنسی و تحریک پذیری و کمترین مربوط به رابطه باخویشان خود، همسر و امور فرزندان (یعنی اموری خارج از جنبه زن و شوهری و مربوط به شخص سوم) است. بین استفاده ازشبکه های اجتماعی ومیزان تعارض زناشویی رابطه وجود دارد و بیشترین آسیب در حوزه روابط جنسی و کمترین آسیب در تنظیم امورمالی است ولذا حوزه های که درگیرمستقیم با تعامل هستند آسیب بیشتری دریافت می کنند.


دو دسته مسایل باعث تعارض همسران می‌شود که یکی مسایل آشکار و دیگری مسائل پنهان است. در اکثر زمان‌ها مسایلی که به وسیله حوادث ایجاد می‌شوند بسیار شفاف هستند و در مورد موضوعاتی‌اند که اکثر ما در هر روز با آن‌ها مواجه هستیم و مستقیماً به همان موضوع برمی‌گردند، مثل پول، کارهای منزل، مسایل کودکان، خویشاوندان همسر، مسایل مذهبی، شغلی. گاهی اوقات همسران درگیر مشاجره در مورد مسایلی هستند که خود نیز از آن ناآگاهند و حتی با اصلاح آن موضوع نیز رابطه پیش نمی‌رود و لذا مسایل پنهانی اغلب باعث بحث‌های ناکام کننده و تخریب گردر در میان همسران می‌شود. که درباره این مسایل به صورت باز گفتگو نمی‌شود. آن‌ها انتظارات، نیازها و احساسات ابراز نشده‌ای را بازنمایی می‌کنند که اگر به آن‌ها توجه نشود باعث آسیب جدی به ازدواج می‌شود. مسایل پنهانی در خشمی که حوادث به ظاهر خنثی می‌توانند فرا بخوانند به خوبی بازنمایی می‌شوند.



چندین نوع مساله پنهانی در کار بازوج‌ها مشخص شده که عبارتند از: قدرت، اهمیت و مراقبت، قدرشناسی، تعهد، تمامیت و پذیرش . رایس (1996) دو نوع تعارض را در روابط زناشویی مطرح می‌سازد: تعارض سازنده و تعارض مخرب. در تعارض سازنده تمرکز بر حل مسئله بوده و درآن نزدیکی، احترام، اعتماد به یکدیگر وجود دارد و هیجان منفی کم و پاسخ کلامی اندکی کند. در تعارض مخرب، زوجین «خود» را به جای مسئله مورد حمله قرار می‌دهند. از طریق سرزنش و انتقاد، هر یک سعی دارند دیگری را تحت نفوذ خود درآورند و لذا نظرهای بسیار منفی علیه یکدیگر به کار می‌برند که در این حالت ارتباط درستی بین آنها برقرار نمی‌شود. در این نوع ارتباط بحث و مجادله‌های بیهوده و مخرب، بی‌اعتمادی، بی‌احترامی، توهین، خصومت، دشمنی و دشنام مشاهده می‌گردد.حال به نظر می رسد اگرفرهنگ استفاده از شبکه های اجتماعی و تقویت آموزه های دینی در سطح جامعه افزایش پیدا نکند، میزان این تعارض ها در زندگی زناشویی به مقدار فراوانی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۴۰
شهریار فکری